در میان اعضای بدن ما انسان ها، واژن و آلت به شدت مظلوم واقع شده اند و از آنها تابو هایی زشت ساخته اند که بیشترین کاربرد آنها در فحاشی و حواله کردن است! ننگ و زشتی را بر آنها حک کرده اند و با القاب و نام هایی ناپسند، حتی تلفظ آنها را هم بد کرده اند.
اگر کمی دقت کنید، می بینید که در بدن ما هر عضوی نقش حیاتی و سازنده ای دارد، بدن ما یک سیستم است، یعنی مجموعه اجزایی که با هم و برای یک هدف همکاری می کنند، آن هدف هم چیزی نیست جز زندگی و سلامتی.
اگر هر کدام از اعضای بدن ما ناقص شود و یا از بین برود، قسمتی یا کلی از هستی ما از کار می افتد.
قلب ما خون را به حرکت در می آورد، مغز ما بدن را کنترل و فرمان می دهد، کلیه ها خون را تصفیه می کنند، چشمان ما محیط را می بینند، دستان ما نیرو و اراده هستند، پاهای ما ستون هستند، سینه ما اکسیژن را دریافت می کنند، دهان ما ورودی غذا و مزه است،گوش ما صدا را می شنود، دماغ ما بو ها تشخیص می دهد و چرک های مغز از آن خارج می شوند، واژن و آلت ما مرکز لذایذ جنسی و تولید مثل هستند و همچنین مواد زاید را با ادرار دفع می کنند، مقعد ما هم مواد اضافی را دفع می کند.
اما چرا ما انسان ها بطور کلی، اعضای جنسی را شرمی بزرگ می دانیم، در حالی که آنها هم مانند دیگر اعضا هستند و وظیفه خود را بدرستی انجام می دهند و بیشترین خدمت را به ما دارند.
اولین پاسخ به این پرسش، ذهنیت ما است، ذهنیتی که برای ما ساخته اند و ما هم پیروی کرده ایم، بدون آنکه بیندیشیم. از نظر یک دانشمند و یا پزشک، هیچ ننگ و بدی بطور کلی در این اعضا وجود ندارد و این ما هستیم که اینگونه می بینیم و می دانیم.
اگر قرار باشد واژن و آلت را زشت بشماریم، پس باید دماغ را هم ننگ بدانیم چون، چرک ها و کثافات مغز را بیرون می ریزد و درست هم بر روی صورت قرار دارد، و دارای سوراخ هم هست!!
همچنین گوش هم باید دیدنش زشت باشد چون هم سوراخ دارد و هم اینکه ما انگشت خود را در آن فرو می بریم!
دهان هم همینگونه است، دارای دو لب است که به واژن زنان هم شباهت بسیاری دارد و هنگامی که باز می شود هم محتویات آن قابل مشاهده است!
زبان ما هم همراه با لبها، بوسه می کنند و چرخش های شهوانی دارند!
حتی به چشمان هم می توان ایراد گرفت و ننگ سازی کرد، زیرا آنها شاهدان خیلی چیزها هستند!
حال با اینهمه، چرا واژن و آلت که نقش حیاتی دارند و منبع لذت همیشگی جنسی بوده اند، باید سبب شرمساری و محرومیت شوند؟
اگر شما عضو جنسی خود را از دست بدهید، چه حالی خواهید داشت؟
آیا بودنتان زجر آور نیست؟ از دست دادن لذایذ چقدر می تواند سخت باشد؟
اگر راه خروج ادرار شما بسته شود، چه زجری می کشید و چه مبلغی حاضرید بپردازید تا اعضای جنسی و دفعی شما سالم شود؟
پس چگونه است که این مهم همیشه مطرود و بد و زشت و ننگ و شرم آور است؟
آیا شما از واژن زاییده نشده اید و 9 ماه در آن خانه نداشته اید؟
آیا شما سینه های مادر خود را ماه ها نمکیده اید؟
آیا شما در ابتدا، اسپرم و منی داخل آلت پدرتان نبوده اید؟
آیا هستی شما، همان سکس آتشین با های و هوی های جنسی نیست؟
پس چطور شد که بر روی همه اینها خاک می دهید و همه را شرم می دانید؟
ایا واژن زیبا نیست؟ آیا زیبایی ها نباید دیده شوند؟ آیا دیدن واژن به ما امید نمی دهد؟
آیا آلت با آن آویختگی اش، قابل دیدن و معنی شدن نیست، با ایستادگیش آیا پیامی ندارد؟
آیا بدن های برهنه، جذابیت ندارند؟
آیا مردم به دنبال بدن های برهنه نیستند؟
آیا زیباترین نقاشی ها و مجسمه ها و عکاسی ها در تاریخ، از بدن های برهنه نبوده است؟
این ذهنیت بیمار گونه و شرم از برهنگی باید از ذهن ما بیرون رود و باید این توانایی را داشته باشیم که بر بدن های برهنه و عریان، درود بفرستیم و ستایش کنیم، ستایش کنیم بدن خود و دیگران را.
اما نکته دیگر که می خواهیم آنرا بررسی کنیم، اینست که، واژگانی که برای اعضای جنسی ساخته شده اند از نظر تلفظ دارای حالتی نامناسب هستند. واژگانی مانند (ک.س) و (ک.ی.ر) که هر دو با (حرف کاف) شروع می شوند و حرف کاف از نظر تلفظ حالتی نامناسب و یا شاید با خشونت و توهین همراه است، این نکته را شاید ادیبان و آوا شناسان لفظی بدانند، بهتر است برای واژن و آلت مردانه، واژگان جدیدی بسازیم که کمی لطیف تر و بهتر باشند مانند: نازینه و نرمینه (واژن) و آویزه و شادینه (آلت) و چیزهایی از این نوع باشند تا ما را از توهین ها و خرافات و بدی ها بیرون بیاورند.
اندام های جنسی ما افتخار ما هستند و نباید دست مایه ای برای توهین و فحاشی باشند، افراد فحاش، افرادی ضعیف و بیشعورند. اگر بدن برهنه کسی را ببینیم و یا بدن برهنه ما را ببینند، نباید از آن شرم داشته باشیم و کاملا طبیعی و انسانی است. (پایان)
(باکرگی ممنوع)
اگر کمی دقت کنید، می بینید که در بدن ما هر عضوی نقش حیاتی و سازنده ای دارد، بدن ما یک سیستم است، یعنی مجموعه اجزایی که با هم و برای یک هدف همکاری می کنند، آن هدف هم چیزی نیست جز زندگی و سلامتی.
اگر هر کدام از اعضای بدن ما ناقص شود و یا از بین برود، قسمتی یا کلی از هستی ما از کار می افتد.
قلب ما خون را به حرکت در می آورد، مغز ما بدن را کنترل و فرمان می دهد، کلیه ها خون را تصفیه می کنند، چشمان ما محیط را می بینند، دستان ما نیرو و اراده هستند، پاهای ما ستون هستند، سینه ما اکسیژن را دریافت می کنند، دهان ما ورودی غذا و مزه است،گوش ما صدا را می شنود، دماغ ما بو ها تشخیص می دهد و چرک های مغز از آن خارج می شوند، واژن و آلت ما مرکز لذایذ جنسی و تولید مثل هستند و همچنین مواد زاید را با ادرار دفع می کنند، مقعد ما هم مواد اضافی را دفع می کند.
اما چرا ما انسان ها بطور کلی، اعضای جنسی را شرمی بزرگ می دانیم، در حالی که آنها هم مانند دیگر اعضا هستند و وظیفه خود را بدرستی انجام می دهند و بیشترین خدمت را به ما دارند.
اولین پاسخ به این پرسش، ذهنیت ما است، ذهنیتی که برای ما ساخته اند و ما هم پیروی کرده ایم، بدون آنکه بیندیشیم. از نظر یک دانشمند و یا پزشک، هیچ ننگ و بدی بطور کلی در این اعضا وجود ندارد و این ما هستیم که اینگونه می بینیم و می دانیم.
اگر قرار باشد واژن و آلت را زشت بشماریم، پس باید دماغ را هم ننگ بدانیم چون، چرک ها و کثافات مغز را بیرون می ریزد و درست هم بر روی صورت قرار دارد، و دارای سوراخ هم هست!!
همچنین گوش هم باید دیدنش زشت باشد چون هم سوراخ دارد و هم اینکه ما انگشت خود را در آن فرو می بریم!
دهان هم همینگونه است، دارای دو لب است که به واژن زنان هم شباهت بسیاری دارد و هنگامی که باز می شود هم محتویات آن قابل مشاهده است!
زبان ما هم همراه با لبها، بوسه می کنند و چرخش های شهوانی دارند!
حتی به چشمان هم می توان ایراد گرفت و ننگ سازی کرد، زیرا آنها شاهدان خیلی چیزها هستند!
حال با اینهمه، چرا واژن و آلت که نقش حیاتی دارند و منبع لذت همیشگی جنسی بوده اند، باید سبب شرمساری و محرومیت شوند؟
اگر شما عضو جنسی خود را از دست بدهید، چه حالی خواهید داشت؟
آیا بودنتان زجر آور نیست؟ از دست دادن لذایذ چقدر می تواند سخت باشد؟
اگر راه خروج ادرار شما بسته شود، چه زجری می کشید و چه مبلغی حاضرید بپردازید تا اعضای جنسی و دفعی شما سالم شود؟
پس چگونه است که این مهم همیشه مطرود و بد و زشت و ننگ و شرم آور است؟
آیا شما از واژن زاییده نشده اید و 9 ماه در آن خانه نداشته اید؟
آیا شما سینه های مادر خود را ماه ها نمکیده اید؟
آیا شما در ابتدا، اسپرم و منی داخل آلت پدرتان نبوده اید؟
آیا هستی شما، همان سکس آتشین با های و هوی های جنسی نیست؟
پس چطور شد که بر روی همه اینها خاک می دهید و همه را شرم می دانید؟
ایا واژن زیبا نیست؟ آیا زیبایی ها نباید دیده شوند؟ آیا دیدن واژن به ما امید نمی دهد؟
آیا آلت با آن آویختگی اش، قابل دیدن و معنی شدن نیست، با ایستادگیش آیا پیامی ندارد؟
آیا بدن های برهنه، جذابیت ندارند؟
آیا مردم به دنبال بدن های برهنه نیستند؟
آیا زیباترین نقاشی ها و مجسمه ها و عکاسی ها در تاریخ، از بدن های برهنه نبوده است؟
این ذهنیت بیمار گونه و شرم از برهنگی باید از ذهن ما بیرون رود و باید این توانایی را داشته باشیم که بر بدن های برهنه و عریان، درود بفرستیم و ستایش کنیم، ستایش کنیم بدن خود و دیگران را.
اما نکته دیگر که می خواهیم آنرا بررسی کنیم، اینست که، واژگانی که برای اعضای جنسی ساخته شده اند از نظر تلفظ دارای حالتی نامناسب هستند. واژگانی مانند (ک.س) و (ک.ی.ر) که هر دو با (حرف کاف) شروع می شوند و حرف کاف از نظر تلفظ حالتی نامناسب و یا شاید با خشونت و توهین همراه است، این نکته را شاید ادیبان و آوا شناسان لفظی بدانند، بهتر است برای واژن و آلت مردانه، واژگان جدیدی بسازیم که کمی لطیف تر و بهتر باشند مانند: نازینه و نرمینه (واژن) و آویزه و شادینه (آلت) و چیزهایی از این نوع باشند تا ما را از توهین ها و خرافات و بدی ها بیرون بیاورند.
اندام های جنسی ما افتخار ما هستند و نباید دست مایه ای برای توهین و فحاشی باشند، افراد فحاش، افرادی ضعیف و بیشعورند. اگر بدن برهنه کسی را ببینیم و یا بدن برهنه ما را ببینند، نباید از آن شرم داشته باشیم و کاملا طبیعی و انسانی است. (پایان)
(باکرگی ممنوع)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر