۱۳۹۰ آذر ۲۳, چهارشنبه

مهریه، جهیزیه و سرپرستی فقط مردان را کنار بزنیم


(ازدواج)
مفهوم ازدواج در عصر مدرنیته با گذشته فرق دارد و از حالت مالکیت به انتخاب تغییر پیدا کرده است و تا آنجا که ممکن است، کوشش شده تا سرعت عمل در اجرای انتخاب ها بوقوع بپیوندد و همچنین دست مذاهب را از انتخاب زن و مرد کوتاه سازد.
ازدواج مدرن یعنی رضایت یک زن و مرد بالای 18 سال برای زندگی با یکدیگر تا زمانی که هر دو بخواهند و تفاهم داشته باشند. در ازدواج مدرن نیازی به مراسم مذهبی و خواندن کلمات خاص و نمادین نیست. در عصر سرعت و تکنولوژی نیازی به تشریفات خاص و اداری نیست، نیازی به مهریه و جهیزیه نیست، هر چه هست انتخاب است و بس.
نکته: بهتر است همیشه خوب فکر کنیم و شخصی متناسب با افکار و اهداف خود انتخاب کنیم و خردگرایی را پیش گیریم.
مهریه، جهیزیه، سرپرستی فقط مردان، باکرگی و ..... همگی سدی در مقابل حقوق انسان ها و زنان است. این سنت های پوسیده و دست و پا گیر را رها کنیم و به جای زنده بودن، زندگی کنیم .
انسان ها باید مالکیت صد در صد بر زندگی خود داشته باشند و هیچ مرد یا زنی نباید آزادی دیگری را از بین ببرد. زن و مرد هر زمان به این نتیجه رسیدند که دیگر با یکدیگر تفاهم ندارند و یا علاقه ای به یکدیگر ندارند، می توانند براحتی جدا شوند.
(باکرگی ممنوع)


مبارزه با مهریه را آغاز کنیم

مهریه بردگی مادام العمر و نقض آزادی است. زنان امروزه کوشا توانا هستند و به استقلال رسیده اند و نیازی به مهریه و سر سپردگی ندارند . مهریه یعنی من تنم را برای تمامی عمر به تو می فروشم و مالکیت خود را تمام و کمال به تو می دهم . مهریه را نپذیریم و دست رد به این سنت زن ستیز بزنیم . هنگامی که مهریه را نپیذیریم ، می توانیم حکومت مردسالاری را بر زندگیمان از بین ببریم . یک سکس سرور که به جنس مخالف سرویس جنسی ارایه می کند هم حاضر نیست که برای تمام عمر در بردگی کسی باشد، حال چگونه است که زنان ایرانی ، مهریه را می پذیرند؟

(باکرگی ممنوع)

مهریه امتیازی مثبت یا منفی‌ به زنان؟ منبع مقاله: مکری

در این نوشتار کوتاه سعی دارم به‌ صورت فشرده‌ مسئله‌ مهریه‌ را مقداری باز کنم تا بدانیم مهریه‌ برای زنان امتیاز است یا بی حقوقی.
قیمومیت یا به‌ زبان ساده‌ تر مالکیت بر زنان، سر آغاز این مقولهٔ مهم است که متاسفانه هرگز با نگاهی‌ ریزبینانه به آن نپرداخته ایم. در بینش پر چالش اسلامی، زنان از بدو تولد تا هنگام مرگ تحت تکفل مردان هستند (پدر، برادر،شوهر،عمو..) و در شریطی که این افراد وجود فیزیکی‌ نداشته باشند این قیمومیت به دولت اسلامی ارجاع میگردد!  حال ببینیم مهریه کجای این زد و بند مادی و معنوی قرار گرفته است ، زمانی‌ که دختری می‌خواهد با انتخاب خود یا به توصیهٔ فامیل با پسری ازدواج کند معامله‌ای به وقوع میپیوندد ،معامله‌ یا داد و ستدی رایج که‌ همه‌ ما به‌ نوعی تجربه‌ آن را داشته‌ایم. داد و ستدی که قیم دختر (همان جنس نر خانودهٔ    دختر یعنی پدر ،پدر بزرگ, برادر....)، این قیم بودن یا همان صاحب اختیار بودن دختر را به جنس نر دیگر (شوهر) واگذار می‌کند ، در این واگذاری قدرت با دو واژه‌ اساسی مواجه‌ میشویم : مهریه‌ و نکاح. معنی واژه‌ نکاح در  دو جای لغات نامهٔ دهخدا چنین آمده است: ورود آلت تناسلی مرد به زن / گائیدن) و اما مهریه‌، مهریه در اصل به نرخ یا مالی گفته می‌شود که مرد در هنگام وقوع عقد نکاح  به زوجه خود می‌پردازد یا مکلف به پرداخت می‌شود,مبلغی که‌ در اصل عندالمطالبه‌ است و پرداخت آن میتواند به‌ مرور زمان و توان مالی مرد موکول گردد، پس نکاح یعنی‌ قیمت یا نرخ استفادهٔ جنسی مرد از زن برای زمان مشخص با قیمت مشخص. و اما وظیفه‌ زن مسلمان در ازای این پول عندالمطالبه‌ تمکین و اطاعت محض از شوهر است، اطاعتی بدون چون و چرا. اگر دقت کنیم اینجا بحث از رابطهٔ زناشویی به عنوان یک رابطهٔ انسانی‌ نیست زیرا با این قیمت گذاری، وظیفه زن، تابع بودن از اوامر جنسی مرد است که‌ صریحا در قرآن بر این مسئله‌ همچون خطیرترین وظیفه‌ زن تاکید کرده‌ است و سر باز زدن از  این وظیفه جنسی‌، به‌ هر دلیلی میتواند زن را به ( ناشزه بودن) متهم کند و در این صورت از مهریه یا نفقه‌ و یا هیچ به‌ اصطلاح حقّ دیگری برخوردار نخواهد بود. یکی‌ دیگر از شاخصهای بسیار واضح در یکسویه بودن این ارتباط ، همان مالکیت فرزند است ، در اصل با مطرح شدن مهریه در عقد نکاح ، زنان حقّ مالکیت خود نسبت به فرزند را نیز رسما از دست میدهند ، زیرا مرد زن را مانند یک کالای جنسی‌ و به قصد و هدف معینی که همان استفادهٔ جنسی‌ است خریداری کرده است ، برای همین زنان هرگز صاحب فرزندان خود نیستند  اینجاست که دریافت وجه به عنوانه حقّ شیر نیز قابل درک تر خواهد بود زیرا هیچ موجود و جانداری در جهان در مقابل نگهداری از فرزندنش چیزی مطالبه نمیکند ولی‌ چون زنان مسلمان(مقوله‌ زنان کنیز و زنان کافر جدای از این بحث است که‌ میتوان در مبحثی دیگر به‌ آن پرداخت) تنها بردهٔ جنسی مردان مسلمان هستند پس اگر فرزندی از این رابطه حاصل گردد ربطی به آن بردهٔ جنسی خریداری شده ندارد، پس مرد مسلمان بر اساس دستورات دینی بعضآ  مکلف خواهد شد تا وجهی بابت حقّ شیر به زن بپردازد(البته‌ تعاریف اهل سنت و اهل تشیع متفاوت است) و زن نیز بیخبر از همه جا این مورد را جزو حقوق اسلامی و ارزشی که اسلام به کار زن مینهد می‌پندارد!  نتیجتاً بعد از پدر حقّ مالکیت فرزندان به پدر بزرگ, عمو و دیگر مردان خانودهٔ شوهر واگذار میگردد و زنان مسلمان کاملا از صحنه‌ حضانت فرزندان
حذف گردیده‌اند،یعنی سلسله‌ زنجیری از بی حقوقی که‌ سر اغاز آن به‌ صورت رسمی از مهریه‌ شروع میگردد،اسلام به ترفندهای ضدّ و نقیضی برای پایمال کردن حقوق زنان مجهز است که تنها خبرگان مسائل اسلامی یا روشنگران دینی میتوانند آنها را کارشناساسی کنند
متاسفانه شاهدیم که‌ حقوق حقهٔ زنان با بحثهای مادی بی‌ ارزشی چون مهریه ، نفقه ، حق شیر ... شدیدا 
 زیر سوال رفته‌ که‌ متصدیان امور اسلامی با شراکت مردان از این مسائل بهره زیادی میبرند منباب مثال، اولا در اسلام توصیه به مهر متعارف شده است یا مهرو‌ سنه‌ای که‌ با وضعیت مرد همخوانی داشته‌ باشد یعنی ملاحضه‌ کاری اقتصادی صرف برای مردان، در حالی که‌ در آیات متعدد از زنان درخواست بخشیدن مهریه‌ مطرح کرده است و ان را عملی نیکو و خوشایند الله‌ عنوان نموده! نکته‌  اینجاست که برخی،برای تاکید بر این اجر عظیم زنان محمد را به‌ عنوان الگوی  داشتن مهریه‌ کم بها و بعضا بی مهریه‌(هبه‌:زنانی که خود را بی قید و شرط به‌ محمد عرضه‌ میکردند) مطرح میکنند  اما جالب است که‌ بدانیم بر اساس آیاتی که در قرآن موجود است زنان محمد به بسیاری از مسائل معترض بوده اند ( تحریم ،احزاب ..)اگر زنان محمد جرأت اعتراض به‌ خود میدادند  با شدید الحن ترین ایات تهدید میشدند ودر عین حال نه‌ حق جدایی داشتند و نه حقّ ایجاد یک زندگی‌ جدید یا همسر گیری مجدد ! تمام زنان محمد حتا اگر یکبار با او همخوابه شده بودند به مقام امّ المومنین (مادر مسلمانان) می‌رسیدند و دیگر چه در زمان حیات یا فوت محمد حقّ ازدواج مجدد را نداشتند ، پس میبنیم مثل قرار دادن زنان محمد به عنوان الگو یی مثبت بر گذشت از مهریه‌ نه تنها هیچ ارزشی ندارد که خود مایهٔ شکی مضاعف است  یعنی ما شاهد برخوردی شدیدا دو گانه‌ از نظر جایگاه‌ اقتصادی زنان و مردان هستیم که‌ تمام تلاشش بر ضعیف نگه‌ داشتن زنان از نظر مالی است که‌ طبعا ضعف در این زمینه‌ دیگر ضعفها را به‌ دنبال خواهد اورد،در سوره‌های متعددی منجمله نسا ، بقره ... به کرات از زنان خواسته شده که مهریهٔ خود را به مرد ببخشند اما در یک جای این کتاب به مرد توصیه نشده که میتوانند یا نکوست اگر حقّ قیمومیت فرزندانشان را به زنان مومنه‌ یا آگاه واگذارند ! 
اگر به مقولهٔ ارث ، مهریه ، نفقه ... دقت کنیم میبینیم که ثروت به انحأ مختلف از دست زنان خارج میگردد مخصوصا با دقت نظری  ساده نسبت به قوانین ارث اسلامی در مورد زنان،حقّ کار زنان، که‌ تنها در صورتی‌ مجاز است که مرد این اجازه را داده باشد و اگر روزی نسبت به کار زن ناراضی باشد میتواند این حقٔ ر اززن سلب کند و تاکید بر صواب بخشش مهریه‌ و مواردی از این دست به وضوح این مساله قابل مشاهده است


به نظر من از هر زاویه‌ای که به مسئله‌ مهریه نظر کنیم جز تخریب برای زنان و مردان و کانون خانواده چیزی به دنبال نخواهد داشت،برای زنان از دست رفتن هویت انسانی‌ و تمام مزایای انسان بودن(برابری ، عدالت ،جایگاه ویژه در خانوده ، حقّ مادر بودن ،حق رای یا حق تصمیم گیری فردی، توان و بنیه‌ مالی...) و برای مردان، تصور و دید صرف جنسی‌ نسبت به زنان ، تبدیل فضای خانواده به فضای حاکم و محکوم و تبدیل شدن مردان به دیکتاتورهایی کوچک در فضای خانواده، و برای مجموعهٔ خانواده تضیعف رابطهٔ عاشقانه ،تخریب بنیانهای تربیت سالم و انسان محور،... حداقل خسارتی است که میتوان بر این مسئله‌ متصور شد.
(مهریه)
تعریف مهریه: مهریه به جا مانده از دوران برده داری و مالکیت بر زن است که به شکل پول و یا سکه و یا چیزهای دیگر به زن پرداخت می شده است و بدین ترتیب، زن در مالکیت و بردگی مرد قرار می گرفته، و فرمانروایی مطلق مرد بر تمامی زندگی زن شروع می شده است.
مهریه در دنیای امروز و عصر مدرنیته هیچ جایگاهی ندارد و منسوخ شده اعلام می شود. مهریه هم توهین و بردگی را برای زنان به ارمغان می آورد و هم برای مردان مشکل ساز است. زن و مرد برابر هستند و هر دو انسان، زن و مرد باید در کنار یکدیگر کار کنند و زندگی را بگردانند.

(باکرگی ممنوع)

اگر بخواهی به عقاید ابلهان احترام بگذاری اینگونه می شود!!!


اگر بخواهی به عقاید ابلهان احترام بگذاری اینگونه می شود!!!
شیخ مصری زنان را از دست زدن به موز و خیار به دلیل شباهت جنسی ممنوع کرد. سایت گلوبال پست به نقل از این آخوند مصری نوشته است که زنان نباید به موز یا خیار دست رسی داشته باشند. این شیخ که البته نامش ذکر نشده، دلیل این فتوایش را چنین بیان کرده : این میوه ها و سبزیجات “شبیه به آلت تناسلی مرد” هستند و از این رو می توانند رابطه ی جنسی زنان را تحریک کنند. این شیخ مصری البته به این نکته هم اشاره کرده است که اگر زنان تمایلی به خوردن این مواد غذایی دارند، میبایست شخص ثالثی (شخصی مانند شوهر و یا پدر ) موز و خیار و میوه هایی از این دست را به قطعات کوچک تبدیل کنند سپس در اختیار زنان قرار گیرد. او همچنین اضافه کرده است هویج و کدو سبز نیز می بایست به لیست غذاهای ممنوع برای زنان اضافه شوند .
منبع نوشتار:
http://www.globalpost.com/dispatches/globalpost-blogs/weird-wide-web/muslim-cleric-bans-women-touching-bananas

(حتما دست زدن به تربچه هم ممنوع است چون شبیه بیضه آقایان است؟!!!)
با چنین ابلهانی که سوار بر مردم ساده اندیش و مقلد شده اند چه باید کرد؟
آیا باید به عقایدشان احترام گذاشت؟
یا این موجودات جنایت کار را محاکمه کرد؟
یا باید به جزیره ای تبعیدشان کرد تا روی زیبایی را نبینند؟

(باکرگی ممنوع)

مبارزه با مهریه را آغاز کنیم


مبارزه با مهریه را آغاز کنیم

مهریه بردگی مادام العمر و نقض آزادی است. زنان امروزه کوشا توانا هستند و به استقلال رسیده اند و نیازی به مهریه و سر سپردگی ندارند . مهریه یعنی من تنم را برای تمامی عمر به تو می فروشم و مالکیت خود را تمام و کمال به تو می دهم . مهریه را نپذیریم و دست رد به این سنت زن ستیز بزنیم . هنگامی که مهریه را نپیذیریم ، می توانیم حکومت مردسالاری را بر زندگیمان از بین ببریم . یک سکس سرور که به جنس مخالف سرویس جنسی ارایه می کند هم حاضر نیست که برای تمام عمر در بردگی کسی باشد، حال چگونه است که زنان ایرانی ، مهریه را می پذیرند؟

(باکرگی ممنوع)

مهریه امتیازی مثبت یا منفی‌ به زنان؟
نویسنده: مکری

در این نوشتار کوتاه سعی دارم به‌ صورت فشرده‌ مسئله‌ مهریه‌ را مقداری باز کنم تا بدانیم مهریه‌ برای زنان امتیاز است یا بی حقوقی.
قیمومیت یا به‌ زبان ساده‌ تر مالکیت بر زنان، سر آغاز این مقولهٔ مهم است که متاسفانه هرگز با نگاهی‌ ریزبینانه به آن نپرداخته ایم. در بینش پر چالش اسلامی، زنان از بدو تولد تا هنگام مرگ تحت تکفل مردان هستند (پدر، برادر،شوهر،عمو..) و در شریطی که این افراد وجود فیزیکی‌ نداشته باشند این قیمومیت به دولت اسلامی ارجاع میگردد!  حال ببینیم مهریه کجای این زد و بند مادی و معنوی قرار گرفته است ، زمانی‌ که دختری می‌خواهد با انتخاب خود یا به توصیهٔ فامیل با پسری ازدواج کند معامله‌ای به وقوع میپیوندد ،معامله‌ یا داد و ستدی رایج که‌ همه‌ ما به‌ نوعی تجربه‌ آن را داشته‌ایم. داد و ستدی که قیم دختر (همان جنس نر خانودهٔ    دختر یعنی پدر ،پدر بزرگ, برادر....)، این قیم بودن یا همان صاحب اختیار بودن دختر را به جنس نر دیگر (شوهر) واگذار می‌کند ، در این واگذاری قدرت با دو واژه‌ اساسی مواجه‌ میشویم : مهریه‌ و نکاح. معنی واژه‌ نکاح در  دو جای لغات نامهٔ دهخدا چنین آمده است: ورود آلت تناسلی مرد به زن / گائیدن) و اما مهریه‌، مهریه در اصل به نرخ یا مالی گفته می‌شود که مرد در هنگام وقوع عقد نکاح  به زوجه خود می‌پردازد یا مکلف به پرداخت می‌شود,مبلغی که‌ در اصل عندالمطالبه‌ است و پرداخت آن میتواند به‌ مرور زمان و توان مالی مرد موکول گردد، پس نکاح یعنی‌ قیمت یا نرخ استفادهٔ جنسی مرد از زن برای زمان مشخص با قیمت مشخص. و اما وظیفه‌ زن مسلمان در ازای این پول عندالمطالبه‌ تمکین و اطاعت محض از شوهر است، اطاعتی بدون چون و چرا. اگر دقت کنیم اینجا بحث از رابطهٔ زناشویی به عنوان یک رابطهٔ انسانی‌ نیست زیرا با این قیمت گذاری، وظیفه زن، تابع بودن از اوامر جنسی مرد است که‌ صریحا در قرآن بر این مسئله‌ همچون خطیرترین وظیفه‌ زن تاکید کرده‌ است و سر باز زدن از  این وظیفه جنسی‌، به‌ هر دلیلی میتواند زن را به ( ناشزه بودن) متهم کند و در این صورت از مهریه یا نفقه‌ و یا هیچ به‌ اصطلاح حقّ دیگری برخوردار نخواهد بود. یکی‌ دیگر از شاخصهای بسیار واضح در یکسویه بودن این ارتباط ، همان مالکیت فرزند است ، در اصل با مطرح شدن مهریه در عقد نکاح ، زنان حقّ مالکیت خود نسبت به فرزند را نیز رسما از دست میدهند ، زیرا مرد زن را مانند یک کالای جنسی‌ و به قصد و هدف معینی که همان استفادهٔ جنسی‌ است خریداری کرده است ، برای همین زنان هرگز صاحب فرزندان خود نیستند  اینجاست که دریافت وجه به عنوانه حقّ شیر نیز قابل درک تر خواهد بود زیرا هیچ موجود و جانداری در جهان در مقابل نگهداری از فرزندنش چیزی مطالبه نمیکند ولی‌ چون زنان مسلمان(مقوله‌ زنان کنیز و زنان کافر جدای از این بحث است که‌ میتوان در مبحثی دیگر به‌ آن پرداخت) تنها بردهٔ جنسی مردان مسلمان هستند پس اگر فرزندی از این رابطه حاصل گردد ربطی به آن بردهٔ جنسی خریداری شده ندارد، پس مرد مسلمان بر اساس دستورات دینی بعضآ  مکلف خواهد شد تا وجهی بابت حقّ شیر به زن بپردازد(البته‌ تعاریف اهل سنت و اهل تشیع متفاوت است) و زن نیز بیخبر از همه جا این مورد را جزو حقوق اسلامی و ارزشی که اسلام به کار زن مینهد می‌پندارد!  نتیجتاً بعد از پدر حقّ مالکیت فرزندان به پدر بزرگ, عمو و دیگر مردان خانودهٔ شوهر واگذار میگردد و زنان مسلمان کاملا از صحنه‌ حضانت فرزندان
حذف گردیده‌اند،یعنی سلسله‌ زنجیری از بی حقوقی که‌ سر اغاز آن به‌ صورت رسمی از مهریه‌ شروع میگردد،اسلام به ترفندهای ضدّ و نقیضی برای پایمال کردن حقوق زنان مجهز است که تنها خبرگان مسائل اسلامی یا روشنگران دینی میتوانند آنها را کارشناساسی کنند
متاسفانه شاهدیم که‌ حقوق حقهٔ زنان با بحثهای مادی بی‌ ارزشی چون مهریه ، نفقه ، حق شیر ... شدیدا 
 زیر سوال رفته‌ که‌ متصدیان امور اسلامی با شراکت مردان از این مسائل بهره زیادی میبرند منباب مثال، اولا در اسلام توصیه به مهر متعارف شده است یا مهرو‌ سنه‌ای که‌ با وضعیت مرد همخوانی داشته‌ باشد یعنی ملاحضه‌ کاری اقتصادی صرف برای مردان، در حالی که‌ در آیات متعدد از زنان درخواست بخشیدن مهریه‌ مطرح کرده است و ان را عملی نیکو و خوشایند الله‌ عنوان نموده! نکته‌  اینجاست که برخی،برای تاکید بر این اجر عظیم زنان محمد را به‌ عنوان الگوی  داشتن مهریه‌ کم بها و بعضا بی مهریه‌(هبه‌:زنانی که خود را بی قید و شرط به‌ محمد عرضه‌ میکردند) مطرح میکنند  اما جالب است که‌ بدانیم بر اساس آیاتی که در قرآن موجود است زنان محمد به بسیاری از مسائل معترض بوده اند ( تحریم ،احزاب ..)اگر زنان محمد جرأت اعتراض به‌ خود میدادند  با شدید الحن ترین ایات تهدید میشدند ودر عین حال نه‌ حق جدایی داشتند و نه حقّ ایجاد یک زندگی‌ جدید یا همسر گیری مجدد ! تمام زنان محمد حتا اگر یکبار با او همخوابه شده بودند به مقام امّ المومنین (مادر مسلمانان) می‌رسیدند و دیگر چه در زمان حیات یا فوت محمد حقّ ازدواج مجدد را نداشتند ، پس میبنیم مثل قرار دادن زنان محمد به عنوان الگو یی مثبت بر گذشت از مهریه‌ نه تنها هیچ ارزشی ندارد که خود مایهٔ شکی مضاعف است  یعنی ما شاهد برخوردی شدیدا دو گانه‌ از نظر جایگاه‌ اقتصادی زنان و مردان هستیم که‌ تمام تلاشش بر ضعیف نگه‌ داشتن زنان از نظر مالی است که‌ طبعا ضعف در این زمینه‌ دیگر ضعفها را به‌ دنبال خواهد اورد،در سوره‌های متعددی منجمله نسا ، بقره ... به کرات از زنان خواسته شده که مهریهٔ خود را به مرد ببخشند اما در یک جای این کتاب به مرد توصیه نشده که میتوانند یا نکوست اگر حقّ قیمومیت فرزندانشان را به زنان مومنه‌ یا آگاه واگذارند ! 
اگر به مقولهٔ ارث ، مهریه ، نفقه ... دقت کنیم میبینیم که ثروت به انحأ مختلف از دست زنان خارج میگردد مخصوصا با دقت نظری  ساده نسبت به قوانین ارث اسلامی در مورد زنان،حقّ کار زنان، که‌ تنها در صورتی‌ مجاز است که مرد این اجازه را داده باشد و اگر روزی نسبت به کار زن ناراضی باشد میتواند این حقٔ ر اززن سلب کند و تاکید بر صواب بخشش مهریه‌ و مواردی از این دست به وضوح این مساله قابل مشاهده است

به نظر من از هر زاویه‌ای که به مسئله‌ مهریه نظر کنیم جز تخریب برای زنان و مردان و کانون خانواده چیزی به دنبال نخواهد داشت،برای زنان از دست رفتن هویت انسانی‌ و تمام مزایای انسان بودن(برابری ، عدالت ،جایگاه ویژه در خانوده ، حقّ مادر بودن ،حق رای یا حق تصمیم گیری فردی، توان و بنیه‌ مالی...) و برای مردان، تصور و دید صرف جنسی‌ نسبت به زنان ، تبدیل فضای خانواده به فضای حاکم و محکوم و تبدیل شدن مردان به دیکتاتورهایی کوچک در فضای خانواده، و برای مجموعهٔ خانواده تضیعف رابطهٔ عاشقانه ،تخریب بنیانهای تربیت سالم و انسان محور،... حداقل خسارتی است که میتوان بر این مسئله‌ متصور شد.
(مهریه)
تعریف مهریه: مهریه به جا مانده از دوران برده داری و مالکیت بر زن است که به شکل پول و یا سکه و یا چیزهای دیگر به زن پرداخت می شده است و بدین ترتیب، زن در مالکیت و بردگی مرد قرار می گرفته، و فرمانروایی مطلق مرد بر تمامی زندگی زن شروع می شده است.
مهریه در دنیای امروز و عصر مدرنیته هیچ جایگاهی ندارد و منسوخ شده اعلام می شود. مهریه هم توهین و بردگی را برای زنان به ارمغان می آورد و هم برای مردان مشکل ساز است. زن و مرد برابر هستند و هر دو انسان، زن و مرد باید در کنار یکدیگر کار کنند و زندگی را بگردانند.

(باکرگی ممنوع)

۱۳۹۰ آذر ۲۱, دوشنبه

دو اصل طلایی (قوی باش و مستقل)


دو اصل طلایی (قوی باش و مستقل)

بریم سر اصل مطلب
حالا که داریم به سمت آزادی و برابری می رویم، چند پیش نیاز برای زنان لازم است گرچه مردان هم می توانند از این دستور العمل پیروی کنند.

اصل نخست قدرت : اینکه باید از نظر جسمانی و روانی سالم و قدرتمند باشیم، اما چگونه؟
پاسخ : مغزمان را با اندیشه درست و منطقی و جسممان را با ورزش و تحرک قدرتمند کنیم. راستش را بخواهید هیچکس از آدم ضعیف و تنبل خوشش نمیاد، به آدم ضعیف همیشه ترحم می کنند و زیاد جدی گرفته نمی شود. یک جامعه با افرادی بیمار و ضعیف و مغزهایی بی تفکر، هرگز پیشرفت نخواهد کرد و روی آزادی را نخواهد دید.
ما باید مبانی منطق و درست اندیشیدن را یاد بگیریم،
روزانه فرصتی را برای خلوت و تمرکز داشته باشیم،
مطالعه کنیم و بیندیشیم، اجازه ندهیم دیگران ما را احمق بدانند
از نظر جسمانی باید قوی شویم با هر وسیله،
برای کارهایتان برنامه ریزی کنید و روزی دست کم نیم ساعت را به ورزش کردن و به خصوص فنون دفاعی اختصاص دهید، یک کیسه بوکس یا آدمک آماده از بازار بخرید و در زیر زمین، حیاط و یا حتی در اتاق نصب کنید تا براحتی بتوانید در چند ماه قدرتمند شوید.
یک انسان ضعیف همیشه مظلوم، کتک خور و رنج آور است. تمامی تاریخ را ببینید، همیشه مظلوم پایمال شده است.

دومین اصل استقلال است:
باید در زندگی استقلال داشته باشیم، هنگامی که مستقل باشیم دیگر هیچ کس نمی تواند به ما زور بگوید و یا منتی بر ما داشته باشد، استقلال = آزادی ، کسی که مستقل نباشد نمی تواند به آنچه که می خواهد برسد، اما برای رسیدن به استقلال به چه چیزهایی نیاز داریم ؟
پاسخ: دست کم به موارد زیر نیاز داریم:
1- اختیار خود را دست کسی ندهیم که اگر اینکار را انجام دادیم، مرتکب اشتباه بزرگی شده ایم.
2- تسلط متوسط بر انگلیسی و کامپیوتر داشته باشیم و دست کم به یک نرم افزار مسلط باشیم.
3- یک هنر را باید یاد بگیریم، هر چه باشد مهم نیست، فقط باید هنر باشد مانند : نقاشی، گرافیک، موسیقی ....
4- باید به کاری که علاقه داریم بپردازیم و پیش برویم، ممکن است بپرسید چطور بفهمیم که به چه کاری علاقه داریم؟
پاسخ: اگر به شما بگویند که تنها یک شغل در تمام جهان می توانید انتخاب کنید، آیا شما چه شغل یا کاری را انتخاب می کنید؟ شغل شما باید چیزی باشد که با تمام وجود، تمام وجود، به آن عشق می ورزید و هرگز از انجام آن خسته نمی شوید. اینست آن انتخاب طلایی، اینچنین چیزی همیشه برای شما همراه با خلاقیت و سرزندگی خواهد بود. این راه را انتخاب کنید و ادامه دهید، مطمین باشید که پیروز می شوید.
5- مورد بعدی بحث مهریه است که طبق پست های قبلی، مهریه یکی از مشگلات برای زنان در راه برابری هست و باید مهریه را کنار بگذاریم تا از بردگی نجات پیدا کنیم.
6- با واقعیات روبرو شویم و باکرگی را هم پشت سر بگذاریم، شجاع باشیم و عمر خود را در ترس از مرگ هدر ندهیم. حق خود را تا جایی که می توانیم بگیریم، شروع کنیم، شروع، سخت ترین قسمت کار شروع کردن است و بعد از آن همه چیز آسانتر می شود.
7- تا زمانی که مستقل نشده ایم ازدواج نکنیم و بدانیم که ازدواج در زمانه اکنون و این موقعیت نامناسبی که وجود دارد، هیچ مشگلی را حل نمی کند و بلکه خود مشکل است. در هنگام ازدواج، شرط طلاق اختیاری را در عقد نامه حتما بنویسید و قبل از ازدواج خوب طرف مقابل خود را بشناسید و اتمام حجت کنید.

(باکرگی ممنوع)

۱۳۹۰ آذر ۱۸, جمعه

آیا در جستجوی قهرمان هستید؟


آیا در جستجوی قهرمان هستید؟
آیا نیاز به یک الگو دارید؟
امیر ارشد تاجمیر
جوانی که در عاشورای 88 برای کمک به رهایی دو دختر از دست نیروی انتظامی رفت و جان خود را برای آزادی از دست داد.
مادر او (شهین مهین فر) مجری معروف صدا و سیما در مصاحبه با روزآنلاین می گوید:
 "امیرارشد همان جوانی است که برای نجات دو هموطنش رفت اما جانش را گرفتند. دو دختر را گرفته بودند و به شدت می زدند؛ بعدها یکی از دختران آمد سرخاک امیرارشد و همه را برای من تعریف کرد... آنها را می زدند و مردم هو میکردند، امیرارشد فریاد زده که هو کردن شما دردی دوا نمی کند نجاتشان بدهید و خود جلو میرود و یکی از ماموران را هل میدهد مردم هم می آیند که کمک کنند و نجات دهند اما ماموران می ریزند؛نمیدانم بچه من چقدر باتوم خورد، نمیدانم چقدر کتک خورد اما از پشت، ماشین نیروی انتظامی با سرعت به او می زند و او را می اندازد و همان موقع یک ماشین دیگر که آن هم مال نیروی انتظامی بود و همان جا پارک کرده بود می آید و از روی امیرارشد من سه بار رد می شود. خواهش میکنم بنویسید تا تصحیح شود همان طور که روز اول پخش کرده و اعلام کردند این امیرارشد تاجمیر فرزند شهین مهین فر است."
(باکرگی ممنوع)

زنانگی را جشن بگیریم


زنانگی را جشن بگیریم
هنگامی که بکارت را کنار گذاشتیم، زنانگی را باید جشن بگیریم و به زن بودن خود افتخار کنیم، همچنان که مردان، ختنه سوران خود را جشن می گیرند.
شروع زنانگی را به خواهرمان، دوستمان، فرزندمان، خویشاوندمان، هموطنمان شاد باد بگوییم و زندگی همراه با آزادی و لذت را برایش آرزو کنیم.

عبور از باکرگی، آغاز یک زندگی طبیعی و پاسخی برای نیازهای جسمانی و جنسی است. آغاز یک همسویی با زندگی اجتماعی و اعلان بودن، اعلان یک شکوفایی. آغاز مالکیت بر تن و جسم خود
و در کنار آن تلاش در رسیدن به استقلال شخصی و اینکه جنس دوم و وابسته نباشیم.
همچون پروانه ای که می خواهد از در درون یک پیله بیرون بیاید و اکنون نوبت پرواز است، دیگر نمی تواند یک کرم باشد و بلوغ خود را باید با پرواز و تغییر شکل نشان دهد.
آری، باکرگی را به تاریخ و داستان ها بسپاریم و بلوغ را به جشن و شادمانی بپردازیم.
هموطنم زنانگیت فرخنده باد
(باکرگی ممنوع)