۱۳۹۳ فروردین ۲۸, پنجشنبه

روش های جلوگیری از بارداری + جلوگیری از بارداری اورژانسی و فوری





دانلود کتاب روش های جلوگیری از بارداری

لینک دانلود این آموزش بصورت PDF
برای دانلود به لینک های زیر مراجعه کنید:

لینک 1 :

http://filesave.me/file/37002/Pishgiri-az-Baardaari-pdf.html

لینک 2 :

http://www.uploadmb.com/dw.php?id=1397810727
این پست می تواند تاثیر بزرگی در زندگی شما داشته باشد و زندگی شما را از نظر کنترل بارداری در آرامش قرار دهد، پس در خواندن آن کوتاهی نکنید که اول ضرر آن متوجه خود شما خواهد بود، چه زن باشید و یا مرد.

این مطلب به دلیل آموزشی بودن و کامل بودن، طولانی است، پس نخست بصورت لیست وار آنرا بخوانید و هم می توانید آنرا در چند نوبت مطالعه کنید.

قبل از توضیحات در مورد روش های جلوگیری از بارداری چند نکته را می نویسیم که بسیار مهم هستند و باید به آنها توجه کرد:

1 - در مدارس ما آموزش جنسی و راه های جلوگیری از بارداری وجود ندارد، پس به دیگران آموزش بدهید و هیچ تعارف و خجالتی در مورد این چیز مهم نداشته باشید. از سن 15 سالگی هر دختر و پسری باید این روش های جلوگیری از بارداری را بداند.

2 - بعد از خواندن این آموزش ها همیشه در کیف خود، چند عدد از قرص های پیشگیری از بارداری اورژانسی داشته باشد تا اگر یک زمان نیاز داشتید از آنها استفاده کنید. این برای هر زنی ضروری است. مهم نیست شما متاهل باشید یا مجرد، باکره یا ناباکره، روزی به این قرص ها نیاز خواهید داشت و این اصلن عیب و عار نیست.ممکن است یک موقع بر فرضی مورد تجاوز قرار بگیرید و یا طوری بشود که سکس داشته باشید، پس بهتر است این قرص ها را در  جیب کوچکی کیف دستی خود داشته باشید.
برای خواندن ادامه مطلب بر روی لینک زیر، خواندن مطالب دیگر کلیک کنید

۱۳۹۳ فروردین ۲۷, چهارشنبه

نامه یک دختر باکره به پدر و مادرش


نامه یک دختر باکره به پدر و مادرش

سلام مادر و پدر عزیزم

قبل از هر چیز به عنوان فرزندتان، از شما سپاسگذاری و قدردانی می کنم و همیشه سعی می کنم در زندگی برای شما امید و کمک باشم.

اینرا خالصانه می گویم که دوستتان دارم و بارها قلبم برای شما تپیده است گرچه شاید زیاد آشکار نکرده ام.

همانطور که می دانید امسال وارد 18 سالگی شدم و زنانگی را بیش از پیش در خودم احساس می کنم.یک زنانگی با دنیایی از زیبایی ها و خواسته ها و غرورها ...
یک زنانگی که هویت من است، زندگی من است.در خود احساس پروانه ای را دارم که در حال خارج شدن از پیله است، یک پروانه ای که می خواهد دنیا را درک کند و از حبس پیله بیرون بیاید.

پر بکشد و خورشید را تجربه کند، طعم گل را بچشد و انتخاب را معنا کند.تا به حال زیاد به من گفته اید و خیلی چیزها از شما یاد گرفته ام و به همین خاطر بازهم از شما قدردانی می کنم و دستتان را می بوسم ولی در کنار اینها خیلی آزار ها هم از عقاید بیهوده و تعصباتتان کشیده ام.

اینکه من را در موارد زیادی، ضعیف نگهداشته اید و اجازه انتخاب و اظهار نظر به من نداده اید. اینکه من را از ارتباط با جنس مخالف ترسانده اید و خواسته های مرا به نوعی زشت و ننگ دانسته اید.
اینکه نگاهتان یک نگاه جنس دومی به من بوده است و انسانیت و اعتماد به نفس مرا پایین آورده اید.

من بارها و بارها با خودم فکر کردم، سبک و سنگین کردم و دیدم که من می توانستم خیلی بهتر از این چیزی که هستم باشم، دیدم که من توانایی های زیادی دارم ولی همه آنها به دلیل جنسیتم نادیده گرفته شده است.
دیدم که شادی واقعی خود را به عنوان یک زن از دست داده ام و فرمانبردار عقاید و سرکوفت های شما شده ام.

الان بخوبی می بینم که بدن من و حس من نیاز به یک مکمل دارد، نیاز به کسی که من او را می خواهم، یک نفر که خودم می دانم کیست، کسی که نیمه دیگر من است.
نیاز به تجربه دارم، نیاز به بودن تا از هویتم استفاده کنم، تا زندگی را معنی کنم.تا به حال نگذاشته اید تا جنس مخالف خود را درک کنم، نگذاشته اید احساساتم درک شود، آیا واقعن این رفتاری انسانی و در خور شان من است؟

شما پدر و مادر شده اید تا مرا در قفس کنید یا زندگی را برویم بگشایید؟

چرا به انتخاب من احترام نمی گذارید؟

چرا بلوغ مرا درک نمی کنید؟

من کوشش می کنم آگاه باشم و از تجربیات دیگران هم استفاده کنم ولی اینرا بدانید که از این سن به بعد مسیولیت کارهای من به خودم مربوط است، اگر اشتباهی هم رخ داد باز هم لذت انتخاب محفوظ است و من میخواهم زندگی را تجربه کنم و بدانم.

زایش من بدون انتخاب من بود، نه به شما درخواستی داده بودم و نه وکالتی، شاید هم یک فرزند ناخواسته ام، در آغوش هم غلطیدید و بدون در نظر گرفتن حقوق انسانی من مرا بدنیا آوردید.

مرا به دنیا آوردید بدون اختیار من و حالا هم می گویید بی اختیار باشم!

از امسال 18 ساله شده ام و خودم را بالغ و عاقل می دانم و تصمیم دارم تا اختیار و انتخاب خود را در زندگی داشته باشم.
از زن بودن خودم شرمسار نیستم و خود را کمتر از دیگران نمی دانم.

نمی خواهم در خانه بنشینم تا با رسوم شما یک مردی پیدا بشود و بیاید خواستگاری ام، نمی خواهم مثل یک کالا با من برخورد شود، شاید هم قصد ازدواج نداشته باشم، فعلن که ندارم و از ارتباط هم تجربه و اندوخته ای ندارم.

از باکرگی اجباری که دارم، راضی نیستم، احساس کمبود دارم، زنانگی ام زیر سوال است و سختی می کشم، چرا باید اینطور باشد؟

چرا باید اختیار بدن خود را نداشته باشم؟

اگر من مالک بدن خود نیستم چرا درد این بدن را من باید بکشم؟
اگر من مالک بدن خود نیستم، چرا باید پریود بشوم؟

اگر من مالک بدن خود نیستم، چرا دیگران به جای من مریض نمی شوند؟
 اگر من انسانم و مالک جسم خود، چرا بکارتم مال من نباشد؟

من زن امروزم با دنیایی از آگاهی و اراده، نمی خواهم با قوانین و عقاید شما زندگی کنم، مسیولیت کارهای هر کسی به خودش مربوط است و من هم مسیول کارهای خود باشم.

دوستدار شما دخترتان سارا

زن ها را از بچگی ضعیف نگاه می دارند تا در آینده به آنها بگویند (ضعیفه)


زن ها را از بچگی ضعیف نگاه می دارند تا در آینده به آنها بگویند (ضعیفه)

می گوییم برابری، می گویند مگر زن برابر مرد است؟

می گویند زن ضعیف است، زن کی می تواند رفتگری کند، کارگری کند، سربازی برود، و از این جور حرف ها ...
این جامعه مردسالار است که از کودکی زنان را ضعیف و فرمانبردار می خواهد.اگر ملاک زور بازو و قدرت بدنی است، زنان هم می توانند  به آن برسند، ولی از کودکی نمی گذارند زن ها قوی شوند،آنها را با حجاب و مزخرفات، مشغول می کنند و دست و پای آنها را می پیچند.

دختر بچه ها را از سن 7 سالگی مقنعه می پوشانند و در برابر پسرانی که هم سن و سال او هستند، احساس ضعف به او دست می دهد.

پسران را تشویق به کارهای بزرگ و ورزش های سخت می کنند ولی به زنان عروسک بازی و آشپزی یاد می دهند، معلوم است که این دختر ظریف و ضعیف می شود.
آلت جنسی پسر ها عیب نمی دانند ، اگر پسری در خیابان و یا پارک دستشویی داشته باشد فقط کافیست تا به پدر و مادرش بگوید، همانجا پایین می کشند و پای درختی خالی می کند ولی برای دختر عیب می دانند،.!

وضعیت قانون و مملکت هم مشخص است، زن را جنس دوم می داند و همیشه او را مقصر می داند. پسر ها را تهاجمی بار می آورند، دخترها را تدافعی و پذیرای سکوت و گذشت.

یک اسم چرندی درست کرده اند برای زن ها و به آن می گویند ناموس!

تا اختیار و اراده زن را از او بگیرند، تا استقلال زن را بگیرند. تا نگذارند تکان بخورد، تا آقا بالاسری خود را از دست ندهند، تا موی زن را بپوشانند و بگویند بی ناموسی نشود، تا زن باکره اجباری باشد و خفقان بگیرد ولی خودشان هر غلطی خواستند بکنند!

این واژه ناموس یا باید حذف شود و یا دوباره تعریف شود.

 تعریف درست برای ناموس : ناموس یعنی حقوق انسان ها، یعنی خرد و درستی، یعنی آزادی
نمی گذارند زن ها برابر یک مرد در جامعه کار کنند و خودی نشان بدهند، بعد می گویند زن ها فقط برای کارهای ظریفند!

زن ها هر کاری می توانند انجام دهند و این در جهان ثابت شده است. اجازه بدهید زن ها در شرایط برابر باشند، حجاب اجباری نباشد، آنوقت می بینید که زن ها از مرد ها هم بیشتر کار می کنند.

رفتگری هم می کنند، کارگری هم می کنند، دکتر و مهندس و کارمند زن هم که در حال حاضر زیاد داریم . در دانشگاه ها با رتبه های خوبی قبول می شوند، در معماری در عمران، در پرستاری، صنعت، شیمی، صنایع غذایی.

با همین وضعیت اسف بار و نابرابری که الان هست اگر  چشم هایت را باز کنی می بینی که  زن ها در همه جا هستند، حتا زمین شویی می کنند، رانندگی می کنند، در کارخانه ها کار می کنند، قطعه مونتاژ می کنند، دست فروشی می کنند، کار آفرینی می کنند، معلم هستند، وزیر هستند ، کشاورزی می کنند، اگر زنان نباشند نیمی از کشاورزی و برنج کشور از دست می رود. در کنار همه اینها خانواده را هم رسیدگی می کنند و بسیار قدرتمندند.

زنان خانه داری هم هستند که کارهای خانه را انجام می دهند، شاید هنوز کسانی باشند که ندانند کار خانه، آسان نیست، اینکه هر روز بپزی و بشوری و بچه نگهداری و صبح و ظهر و شب، واقعن مصیبت بار است. و  از کار بیرون هم سخت تر است، چون در یک فضای بسته هستی و خیلی حوصله و انرژی می خواهد.

این ترس جامعه مردسالار از کار کردن زن ها، نشان از قدرتیست که در زنان وجود دارد، زنان روابط اجتماعی خوبی دارند و از احساسات خوبی هم برخوردارند و همین مرد سالار ها را نگران می کند، مبادا که دیگر زنان جنس دوم نباشند!

زنان در هر ماه پریود می شوند و به مدت یک هفته از آنها خون می رود ولی کدام مردیست تا بتواند این موضوع را برای خودش تحمل کند!

زنان درد زایمان را تحمل می کنند که به گفته پزشکان، حارج از تحمل انسان است و هرگز یک مرد نمی تواند آنرا تحمل کند.

9 ماه کودک را در درون شکم خود نگاه می دارد که واقعا مصیبت بار است، آنوقت مرد چه کرده است، چند قطره ریخته و رفته پی کارش!

 اگر جامعه مردسالار جرات دارد بیاید و شرایط برابر را بوجود بیاورد تا ببیند که زنان ضعیف نیستند و همه کاری انجام می دهند، در غیر اینصورت غلط می کند که خود را برتر از زن بداند و به زن بگوید ضعیف.

زنان حق انتخاب دارند


قانون نابرابر و مردسالاری می گوید:

این خانم دکتر که جان انسان ها را نجات می دهد و یک دنیا تحصیلات و تخصص دارد باید برای ازدواج از این پیرمرد اجازه بگیرد.

می گوید این خانم دکتر برای برداشتن بکارتش باید اجازه این پیرمرد را داشته باشد که پایش لب گور است و جلوی پای خود را هم بزور می بیند.

می گوید او حق طلاق دارد، حق داشتن 4 همسر دارد، می گوید مرد حق تنوع طلبی دارد ولی برای زن گناه است.

می گوید این خانم مهندس که همه چیز را طراحی می کند و می سازد  از این مرد بی سواد کمتر می فهمد و شهادتش در دادگاه نصف اوست!

می گوید کمتر از او ارث می برد و بدون اجازه او نباید از خانه شود.

می گوید حق سفر بدون اجازه او را ندارد، حق پاسپورت بدون اجازه او را ندارد.

حق حصانت فرزند ندارد و ...

می گوید باید حجاب اجباری داشته باشد.

فاعل و مفعولی در سکس وجود ندارد

سکس کاری دو طرفه است و هر دو طرف یعنی زن و مرد در این نیاز جنسی شریک هستند و هر دو اینکار را با کمک هم انجام می دهند.

این باور نادرست و قدیمی که مردان (فاعل) و زنان (مفعول) هستند، آنقدر پیش پا افتاده و سطحی است که براحتی می توان نادرست بودن آنرا ثابت کرد.

اینکه یک مردی در سکس خود را در متحرک بداند و فاعل براحتی قابل تغییر است، بگذارید روشن تر بگویم تا این حرف بیهوده را برای همیشه کنار بزنیم.
با توجه به پوزیشن های گوناگون که در سکس وجود دارد هم زن می تواند فاعل باشد و هم مرد، ولی بعضی مردهای احمق با توجه به سابقه مردسالاری در ایران، از این موضوع برای توهین و برتری خود استفاده می کنند و زن ها هم کمتر واکنش نشان می دهند.

این زن های قدیمی بودند که در سکس فقط خوابیدن بلد بودند و فرمانبرداری در سکس و خواسته خود را نمی گفتند و حتا جرات نمی کردند پوزیشنی فاعلی در سکس داشته باشند و این موضوع باعث شده تا مردان در طول تاریخ خود را فاعل و کننده کار بردانند.

زن ها نباید در سکس خود را شرمنده و مفعول بدانند، اینها همه آثار مخرب مردسالاری است که در طی قرن ها بوجود آمده است و هدف آن ساختن جنس دوم از زن و ضعیف نگاهداشتن و شرمنده بودن زن در زندگی بوده است.

قصد سکس داشتید به مرد بگویید بخوابد و خود در بالا قرار دهید و یا یک صندلی بگذاید و به مرد بگویید بر روی آن بنشیند، سپس شروع به انجام سکس کنید و بالا و پایین بروید، این حالت بسیار هم لذت بخش است،.... خب حالا این خانم فاعل است، به همین سادگی.

تنهایی و بی آغوشی سم است


از این نترس که دخترت، خواهرت، پسرت یا برادرت با یک شخصی رابطه عشقی و جنسی داردT از این بترس که روزگار را در تنهایی و حسرت بی آغوشی بخوابد.
از این بترس که دارد سنگ می شود و احساس خود را خفه می کند در پشت لبخند هایی که از هزار دروغ بدتر است.

شمایی که نمی توانی یک ماه بدون آغوش بگذرانی، چطور انتظار داری که زن ها و مردهای مجرد چندین سال با محرومیت و عقده زندگی کنند؟

آهای شمایی که در آغوش یارت هستی، شمایی که هر روز و هر شب در کنار همسرت از زندگی و هم آغوشی لذت می بری، حق نداری عشقبازی اختیاری دیگر جوانان را فساد بنامی.

تنهایی و بی آغوشی از روی اجبار یکی از عوامل بزرگ روان پریشی و اعتیاد در ایران است. یکی از عوامل رفتن به سمت دوست های ناباب و گروه های مخرب و ضد اجتماع و پنهان کاری هایی که معلوم نیست از کجا سر در می آورد ...
بی آغوشی سم است،
بی عشقی مهلک است،
منع رابطه ضد اجتماعی است
تنهایی اجباری انسانی نیست

آیا فکر کرده ای دختر ایرانی واقعن اینقدر بی احساس است؟

اگر نمی گوید و نمی خواهد، دلیلی بر بی احساسی اش نیست، دلیل بر تنفر نیست، بلکه در یک سیستم مردسالار بزرگ شده است که زن بودن را جرم می داند و جنس دوم که فقط باید فرمانبردار باشد و باکره، فقط باید بزاید و از چیزی هم شکایت نداشته باشد.

زن عاشق آغوش است، اگر نمی دانی بدان، هم آغوشی هم تنها سکس نیست، آغوش مقدار زیادی از نیازهای عاطفی و جنسی ما انسان ها را در خود دارد و می تواند ما را آرام کند، می تواند اعتماد به نفس ما را افزایش دهد، می تواند حس خواستن و زندگی را در ما برویاند.

یک انسان بدون آغوش ناقص است.

ژاپنی ها و کشورهای پیشرفته باکرگی اجباری ندارند




آیا از ژاپنی ها با ادب تر و منظم تر سراغ داری؟

آیا از ژاپنی ها وظیفه شناس تر و وقت شناس تر می شناسی؟

آیا پیشرفت های آنها را دیده ای؟
آیا قبول داری که کشورهای پیشرفته و اروپایی منابع دانش و علم هستند؟
آیا پیشرفت های پزشکی را دیده ای؟

وقتی می خواهی یک جنس بخری می روی سراغ جنس خارجی چون آنها را قبول داری، کیفیت می خواهی.
وقتی می شنوی یک قطعه ژاپنی است یا آلمانی، اعتمادت جلب می شود چون به تولید و کیفیت ایرانی اعتمادی نداری.

معتبر ترین دانشگاه های جهان در اروپا و آمریکا و کشورهای پیشرفته است و اگر از آنها مدرک داشته باشی، سرت را بالا می گیری، چون آنها منابع علم هستند.

وقتی بیمار می شوی همه اش به دنبال داروی خارجی هستی که سریعتر خوب شوی.
لباس، ماشین، کامپیوتر، تلفن همراه، ... و خلاصه همه چیز خارجی اش برایت بهتر است.

خب با این اوصاف چرا در دیگر چیز ها مانند باکرگی اختیاری و حقوق انسان از آنها الگو نمی گیری؟

در همین ژاپن که زبانزد عالم است در ادب و درستکاری و نظم و پیشرفت، چیزی به نام باکرگی وجود ندارد.

در اروپا و آمریکا و کره و روسیه و خیلی از کشورهای پیشرفته باکرگی اختیاری هست و باکرگی را ارزش نمی دانند.

شنیده ایم در ژاپن برای دخترهایی که به سن بلوغ (18 سالگی) می رسند، جشن بلوغ و پرده برداری می گیرند.
در کشور های اروپایی و آمریکایی، دختر و پسر بعد از 18 سالگی آزادی جنسی دارند و با سکس طبیعی به تعادل می رسند.

در آلمان در کتاب های درسی آموزش های جنسی دارند .
در کره جنوبی آزادی کامل جنسی هست.
نگاهی به خودت و جامعه ایران بینداز و بیین که باکرگی اجباری تمام زندگی ما را دچار مشکل است.

هر دو یک کار می کنند



هر دو یک کار کی کنند، با هم می خوابند

چرا برای یکی ننگ و برای دیگری افتخار؟
چرا یکی باید پنهان کند و دیگری جار بزند؟!