۱۳۹۰ شهریور ۳۱, پنجشنبه

چرا بردگان شورش نمی کنند؟

چرا بردگان شورش نمی کنند؟
زیرا مغز آنها در زنجیر بردگی گرفتار است، باور کرده اند که برده اند. اعتماد به نفس و قدرت مالکیت خود را از دست داده و تصمیم گیری خود را به مالکین خود سپرده اند. بردگی مدرن دیگر زنجیر و شلاق و زور نیست، فقط کافیست باور تو را اسیر کنند، کافیست کاری کنند که تو خود را برده بدانی و ملتمسانه در جستجوی مالک و اربابی برای خود باشی، یکی از بردگی های زنان همین باکرگی است، با نام پاکی با نام عفت، ترا به چنان بردگی می کشانند که تمام انسانیت، هویت و زنانگیت را دربند می کند. شکستن بکارت ، مرز ورود تو به دنیای مالکیت تن خود و خروج از بردگی است. (باکرگی ممنوع)

۱۳۹۰ شهریور ۲۵, جمعه

غیرت، تعصب و ناموس یعنی چه؟


در این نوشتار می خواهیم واژه های غیرت، تعصب و ناموس را بشناسیم و ریشه ها و معانی این واژگان را بررسی و نقد کنیم.

واژه غیرت: واژه غیرت: در واژه نامه دهخدا، لغت نامه عمید، فرهنگ اسدی به معنی (حسد، رَشگ بردن، با لفظ عربی استعمال میشود، و مردانه و سرشار از صفات آن است) ریشه آنرا از (غ ر) یا تغیّر دانسته اند. در جامعه (نمونه در ایران) به مردی که یکسره مراقب خواهر و مادر و همسر خود است و آنها را محدود می کند و از ارتباط انها با دیگران بشدت جلوگیری می کند با غیرت می گویند. یک مرد باغیرت به مردی می گویند که اگر خواهر و مادر و همسر آنها بی حجابی کرد و برای ارضای نیاز های جنسی خود با مردی ارتباط برقرار کرد، باید به هر طریق جلوی آنها را بگیرد حتی اگر لازم باشد آنها را کتک بزند و یا حتی بکُشد.

واژه تعصب: از ریشه عصب است و كلمات اعصاب ، عصبانيت ، عُصبه  با آن هم خانواده می باشند. تعصب به معنای ( اعتقاد سفت و سخت داشتن به چیزی، متعصب کسی است که در عقايد و رفتارش سخت گير و غير قابل انعطاف بوده حاضر به شنيدن نظريات ديگران نباشد، تعصب واژه ایست که از عصبیت سر چشمه میگیرد و به الگویی از رفتار اطلاق میگردد که نه از روی آگاهی و عقل که از سر خودخواهی؛ سرخوردگی؛ انتقامجویی ، بی خردی و توهم باشد، تعصب یعنی ایمان بیش از حد و محافظت از چیزی که خودمون دلیل منطقی برای این گونه افراط نداریم، یعنی فقط واکنش عصبی نشان دادن درباره چیزی بدون آگاهی، یعنی چشم بستن و دهان گشودن)

واژه ناموس : واژه ناموس از واژه هایی است که صدها معنی برای آن گفته شده است و ریشه آن همچنان نامعلوم است. برخی گفته اند از یونانی وارد شده است. (در فرهنگ عمید به معنی شرف، عفت وعصمت به کار رفته است، در جامعه به خواهرو مادر و همسر(زن) ناموس می گویند، واژه ناموس را برای وطن هم به کار برده اند، ناموس را به معنای قانون و شریعت و احکام الهی هم گفته اند)

 این تعاریف که تماما بر آموزه ها و قوانین مردسالار و دینی استوار است، در مورد زنان بسیار ناهنجار و ضد انسانی است و سبب شده تا حقوق زنان پایمال گشته و رنج ها و آسیب های فراوان به زنان برسد. 

واژه های غیرت، تعصب، ناموس با تعاریفی که گفته شد، تنها ابزاری برای مالکیت مردان بر زنان و به زبان ساده به بردگی کشیدن زنان است.

زنان نیمی از جمعیت انسان ها را تشکیل می دهند و همچون مردان دارای حقوق انسانی و جنسی هستند. امروزه این واژگان معنی خود را از دست داده اند و باید تعریفی نو برای آنها ساخته شود که در همین نوشتار به آن پرداخته می شود. زنان امروزه پا به پای مردان تحصیل و کار می کنند و حتی بیشتر از آنها، در رشته های گوناگون نوآوری و خلاقیت دارند، مدارک عالیه دانشگاهی را کسب می کنند، خانه ماشین و زندگی دارند، رییس جمهور و وزیر هستند، به همین دلایل دیگر دوران مردسالاری رو به پایان است و به پیرو این دلایل، تعریف واژگان هم باید تغییر کند. زنان دارای حقوق جنسی هستند و سکس یکی از این حقوق است. هر دختری بعد از سن بلوغ حق دارد که باکره نباشد و از سکس لذت ببرد، هر زنی حق دارد که مالک تن خود باشد و زیر سلطه مردان نباشد.

تعریف جدید و درست برای با غیرت:  باغیرت به کسی گفته می شود که از حقوق انسان ها دفاع کند . با غیرت کسی است که به شکل گیری جامعه آزاد کمک کند. با غیرت کسی است که  به خواهر، مادر، خانواده و همسر خود کمک کند تا زندگی بهتری داشته باشند. با غیرت کسی است که کمک کند تا زنان حقوق خود را بدست آورند. مرد باغیرت به مردی گفته می شود که هیچگاه دست بر روی زنان بلند نکند و اینکار خود را قدرت نداند. باغیرت کسی است که همیشه برای خانواده خود شادی و آسایش آرزو کند و نه محدودیت. با غیرت کسی است که حقوق جنسی انسان ها و زنان را بشناسد و به آن پایبند باشد و باکرگی خواهر و یا دختر خود را یک بردگی زشت بداند و نخواهد که آنها به سبب باکرگی از لذت جنسی سالم محروم شوند و عذاب بکشند.

تعریف جدید و درست برای بی غیرت:  بی غیرت کسی است که حقوق انسان ها را محترم نشمارد،  بی غیرت کسی است که در برابر جنایت ها سکوت کرده و واکنشی نشان نمی دهد. بی غیرت کسی است که به دیگران فحش جنسی می دهد،  مرد بی غیرت کسی است که دست بر روی زنان بلند کند، زن بی غیرت کسی است که خود را جنس دوم بداند و از قوانین زن ستیز پیروی کند. بی غیرت کسی است که با استفاده از قوانین مردسالارانه و زن ستیز و دینی، برای خانواده خود محدودیت بوجود می آورد و به آنها ستم می کند.

تعریف جدید و درست برای ناموس: ناموس یعنی حقوق انسان ها، یعنی خرد و درستی، ناموس یعنی آبادانی کشور، یعنی آزادی

تعریف جدید و درست برای بی ناموس: بی ناموس یعنی کسی که دشمن آزادی است، بی ناموس یعنی گشت ارشاد و تماشاچیان، بی ناموس یعنی کسی که دختران را ختنه می کند، یعنی انسان ستیز
 

۱۳۹۰ شهریور ۲۳, چهارشنبه

آموزش مسایل جنسی در کتاب درسی ابتدایی آلمان

در آلمان کودکان را از سن 6 سالگی با مسایل جنسی آشنا می کنند و به انها دروغ نمی گویند । این تصاویر از کتاب درسی ابتدایی کودکان در آلمان است । باید با واقعیت ها روبرو شد











۱۳۹۰ شهریور ۲۰, یکشنبه

دولت تعیین می کنیم

ما قانون تعیین می کنیم
ما در دهان این مردسالاری می زنیم
دلخوش به این نباشید که ،
باکرگی را ممنوع می کنیم ، حجاب را ممنوع می کنیم
ما حقوق زنان را باز می گردانیم
آزادی را گسترش می دهیم
زندانیان و مبارزان زن را آزاد می کنیم
ما دولت تعیین می کنیم ، مجلس تعیین می کنیم
در گوش زن ستیزان می زنیم
(باکرگی ممنوع)

۱۳۹۰ شهریور ۱۹, شنبه

جامعه، شخصیت، زن

شخصیت افراد از کودکی شکل می گیرد و پایه ای ترین سازنده شخصیت ، اجتماع است ، این جامعه فرانسوی است که یک فرد فرانسوی می سازد و این جامعه ایرانی است که فرد ایرانی می سازد . از لحظه تولدت که نخستین صدا ها را می شنوی و تصاویر را میبینی شخصیت و مفاهیم در حال ساخته شدن هستند .
در جامعه ایرانی از زمانی که متولد می شوی در بیخ گوش تو اذان می گویند ، دین است و داستان و خودآزاری ، و آنچه می آموزی و می بینی محدودیت است و بس ، اگر زن باشی تو را نمادی از ننگ و شرم می دانند تا زمانی که تو را به شوهر بسپارند .
از همان کودکی تو را از هر گونه ارتباط با پسران محروم می کنند و حرکات و زندگی تو در کل خط قرمزی پی در پی است . تو دشمن مردان می شوی و مردان دشمن تو . مدام از پاکی و عفت برایت می گویند که همان زن بودن توست و بردگیت را با پاکی و حیا توجیه می کنند ، این بی خردان از تو می خواهند تا کودکان تو هم بهمین شیوه ادامه دهند تا بردگی زنان پایدار شود ، چرا که اینان بیمارند و خود آزار . از تو می خواهند که تا زمان ازدواج از داشتن سکس پرهیز کنی و بکارت خود را از دست ندهی ، برایشان مهم نیست که تو که هستی ، مهم نیست که تو نیاز داری ، مهم نیست که تو یک انسانی و حق داری ، مهم نیست که تو چه رنج ها خواهی کشید ، فقط مهم اینست که تو باکره باشی و تو را چون جنسی کادو شده و دست نخورده به مردی برسانند که هیچ کدام از این محدودیت ها را نداشته است .
و این پایان کار نیست و این پایان رنج نیست ، بلکه تازه ابتدای شکنجه و کابوس است ، ابتدای حکومت مردیست که تمام وجود تو را می خواهد باز در مالکیت بگیرد و روز تو را به شب تبدیل کند ، چرا ؟ چون خود او نیز در همین جامعه پرورش یافته و قدرت هم لذت بخش و نا تمام است . حال با این ترتیب آیا تو یک بازیچه بی اختیار نیستی ؟ چه کسی جز تو می تواند حق خود را بگیرد ؟

دشمنان حقوق زن چند چیزند که باید آنها را بشناسی :
1- مردسالاری
2- ادیان
3- نادانی و نبود آگاهی از حقوق زن
4- ضعف و سستی ، مبارزه نکردن ( جسم و فکر خود را قوی کنید )
(باکرگی ممنوع)

۱۳۹۰ شهریور ۱۶, چهارشنبه

ذهنیت مردان و باکرگی ( اوزوم عنب انگور)

 چندی پیش نوشتاری بسیار ارزشمند را خواندم با عنوان در باب بکارت دختران که موضوع از این قرار بود : مردان ایرانی باکره نبودن زنان را برچسب های گوناگون می زنند ( نام های مختلفی بر روی یک چیز می گذارند ) این تفاوت در سه نفر بررسی شده است :
1- دوست دختر خود
2- یک زن بیوه
3- یک دختر خارجی

بررسی ذهنیت یک مرد ایرانی با دوست دختر خود : اگر فرض کنیم که این مرد قصد ازدواج با دوست دختر خود داشته باشد و بفهمد که او هم قبلا دوست پسری داشته و سکس هم داشته است و دیگر باکره نیست ، به احتمال زیاد به او برچسب هرزگی می زند و ممکن است با این دختر ازدواج نکند .
بررسی ذهنیت یک مرد ایرانی  با زن بیوه : اگر یک زن بیوه را که باکره هم نیست آن مرد دوست داشته باشد ، با او ازدواج می کند و برچسب هرزگی هم به او نمی زند .

بررسی ذهنیت یک مرد ایرانی با دختر خارجی : اگر مردی تصمیم به ازدواج با یک دختر خارجی داشته باشد ، نه تنها باکرگی این دختر برایش مهم نیست و به آن برچسب هرزگی نمی زند بلکه افتخار هم می کند(همانطور که می دانیم آن دختر در کشوری آزاد رشد کرده و از آزادی سکسی برخوردار بوده و باکره نیست)
اینجاست که می بینیم در هر سه مورد هر سه زن باکره نبوده اند ولی سه برداشت و ذهنیت متفاوت وجود دارد که کاملا احمقانه به نظر می رسند .
 
این راز ذهنیت است که انسان ها به این وسیله و با توجیه کردن ، کوشش دارند تا خود را فریب دهند و یک چیز را سه چیز متفاوت و با نام های متفاوت ببینند . تمثیلی وجود دارد که می گوید سه نفر فارس و ترک و عرب پولی (درمی) پیدا می کنند و می خواهند آنرا خرج کنند و چیزی برای خوردن بخرند ، فارس می گوید انگور می خواهم و ترک می گوید اوزوم ، عرب می گوید عنب ، و بر سر گفته هایشان درگیر می شوند ، دانایی  از راه می رسد و می گوید خواسته همه شما یک چیز است و بیهوده مشاجره می کنید . 
باید یاد بگیریم درست فکر کنیم و ذهنیت غلط خود را اصلاح کنیم . نخست اینکه باکره نبودن برای زنان بعد از سن بلوغ یک حق است و هیچکس حق ندارد که زنی را از حقوق جنسی خود محروم کند . دوم اینکه از توهین کردن و انگ زدن به زنان خودداری کنیم و جنسیت زنان را بازیچه خود قرار ندهیم . مردانی که خود باکرگی ندارند و می توانند براحتی سکس داشته باشند و کسی هم متوجه نشود ، چه حقی دارند که برای زنان تعیین تکلیف کنند و زنان را با باکرگی به بردگی بکشند ؟
انسان ها نیاز به سکس دارند همانطور که نیاز به تنفس و غذا دارند . زنی که باکره نیست ، چه فرقی دارد که دوست دختر شما باشد و یا یک زن بیوه و یا یک دختر خارجی ؟

۱۳۹۰ شهریور ۱۵, سه‌شنبه

راه شناسایی مردانی که انسان نیستند



1- مردی که دست روی زن بلند کند ، انسان نیست چون زنان یاد گرفته اند که نجیب باشند و سکوت زنان را به حساب ضعف آنان می گذارند .

2- مردی که باکرگی را وسیله ای برای مالکیت خود قرار دهد ، انسان نیست چون باکره نبودن حق زنان است .

3-مردی که قبل از ازدواج در پیش زنان مانند موش است و بعد از ازدواج با استفاده از مهربانی زن و قوانین مرد سالار ، خود را شیری می داند ، اینچنین مردی انسان نیست و فریب او را نخورید و اگر زمانی مجبور به ازدواج بودید حتما حق طلاق ( بی چون و چرا )را در عقد نامه خود وارد کنید .

4- مردانی که در خانواده های مذهبی بزرگ شده اند ، هیچگونه باوری به حقوق زن ندارند و افکار آنان مسموم است ، با چنین مردانی نه ارتباط داشته باشید و نه ازدواج کنید

5- مردانی که شعور ندارند و واکنش درستی نسبت به حقوق زنان نشان نمی دهند ، عامی بودن خود را نشان می دهند ، اینگونه افراد را می توان از رفتار آنها تشخیص داد ، رفتار و عمل آنها ، نتیجه ذهن و فکر آنهاست ، رفتارهای سطح پایین کوچه بازاری ، ادبیات چاله میدانی ، رفتارهای مرد سالارانه و قدیمی ، تعصبات و غیرت های بی معنی و نمایان مشخصات اینگونه مردان است ، از اینگونه افراد دوری کنید.

6- می توانید مردان را با روش های گوناگون آزمایش کنید ، مانند گفتن جمله هایی خاص ، رفتار هایی انجام دهید تا ببینید واکنش او درباره آن چیز چگونه است ، پرسیدن مستقیم و روشن بصورت کاملا رک درباره موضوعی خاص ، با این روش ها می توان به هویت واقعی آنها پی برد .

من کی هستم

از پیج ازدواج ممنوع
من کی هستم؟!
من« دوشیزه مکرمه» هستم، وقتی زن ها روی سرم قند می سابند و همزمان قند توی دلم آب می شود.
من «مرحومه مغفوره» هستم، وقتی زیر یک سنگ سیاه گرانیت قشنگ خوابیده ام و احتمالاً هیچ خوابی نمی بینم
من «والده مکرمه» هستم، وقتی اعضای هیات مدیره شرکت پسرم برای خودشیرینی 20 آگهی تسلیت در 20 روزنامه معتبر چاپ می کنند
من «همسری مهربان و مادری فداکار» هستم، وقتی شوهرم ...
برای اثبات وفاداری اش البته تا چهلم- آگهی وفات مرا در صفحه اول پرتیراژترین روزنامه شهر به چاپ می رساند
من «زوجه» هستم، وقتی شوهرم پس از چهار سال و دو ماه و سه روز به حکم قاضی دادگاه خانواده قبول می کند به من و دختر شش ساله ام ماهیانه فقط بیست و پنج هزار تومان ، بدهد
من «سرپرست خانوار» هستم، وقتی شوهرم چهار سال پیش با کامیون قراضه اش از گردنه حیران رد نشد و برای همیشه در ته دره خوابید.
من «خوشگله» هستم، وقتی پسرهای جوان محله زیر تیر چراغ برق وقت شان را بیهودهمی گذرانند.
من «مجید» هستم، وقتی در ایستگاه چراغ برق، اتوبوس خط واحد می ایستد و شوهرم مرا از پیاده رو مقابل صدا می زند.
من «ضعیفه» هستم، وقتی ریش سفیدهای فامیل می خواهند از برادر بزرگم حق ارثم را بگیرند.
من «بی بی» هستم، وقتی تبدیل به یک شیء آرکائیک می شوم و نوه و نتیجه هایم تیک تیک از من عکس می گیرند.
من «مامی» هستم، وقتی دختر نوجوانم در جشن تولد دوستش دروغ پردازی می کند.
من «مادر» هستم، وقتی مورد شماتت همسرم قرار می گیرم چون آن روز به یک مهمانی زنانه رفته بودم و غذای بچه ها را درست نکرده بودم.
من «زنیکه» هستم، وقتی مرد همسایه، تذکرم را در خصوص درست گذاشتن ماشینش در پارکینگ می شنود.
من «مامانی» هستم، وقتی بچه هایم خرم می کنند تا خلاف هایشان را به پدرشان نگویم.
من «ننه» هستم، وقتی شلیته می پوشم و چارقدم را با سنجاق زیر گلویم محکم می کنم و نوه ام خجالت می کشد به دوستانش بگوید من مادربزرگش هستم... به آنها می گوید من خدمتکار پیر مادرش هستم.
من «یک کدبانوی تمام عیار» هستم، وقتی شوهرم آروغ های بودار می زند و کمربندش را روی شکم برآمده اش جابه جا می کند.
من «بانو» هستم، وقتی از مرز پنجاه سالگی گذشته ام و هیچ مردی دلش نمی خواهد وقتش را با من تلف بکند.
من در ماه اول عروسی ام؛ «خانم کوچولو، عروسک، ملوسک، خانمی،عزیزم،عشق من، پیشی، قشنگم، عسلم، ویتامین و.....» هستم.
من در فریادهای شبانه شوهرم، وق دیر به خانه می آید، چند تار موی زنانه روی یقه کتش است و دهانش بوی سگ مرده می دهد، «سلیطه» هستم.
من در محاوره ی دیرپای این کهن بوم ؛ «دلیله محتاله، نفس محیله مکاره، مار،ابلیس،شجره مثمره، اثیری، لکاته و....» هستم.
دامادم به من «وروره جادو» می گوید.
حاج آقا مرا «والده» آقا مصطفی صدا می زند..
من «مادر فولادزره» هستم، وقتی بر سر حقوقم با این و آن می جنگم.
مادرم مرا به خان روستا «کنیز» شما معرفی می کند..
واقعا من کیستم؟

مردسالاری ، آتشی که دودش در چشم مردان رفت


در نکوهش مرد سالاری نوشتارهای زیادی منتشر شده است و در اینجا قصد نداریم از زن سالاری هم صحبتی داشته باشیم چرا که هر دو زیان بار و مخرب جامعه هستند ، صحبت از انسان سالاری است که در آن مرد و زن باید حقوق مساوی داشته باشند ، که حقوق جنسی یکی از آنهاست  .
از گذشته های دور و بر اثر عوامل مختلف مانند قدرت و فیزیک جسمانی ، خرافات ، ادیان ، و زاد و ولد  ، مردسالاری بوجود آمد و حقوق زن زیر پا گذاشته شد و تا حدی رسید که زن تبدیل به (برده ای خانگی) شد . تا آنجا که توانستند زن را محدود کردند ، او را شیطان نامیدند ، پستش خواندند ، سمبل ضعف و ترحمش دانستند ، حجاب بر سرش کردند ، سنگسارش کردند ، سوزاندندش ، فاحشه اش خواندند ، مثل های زشت برایش ساختند ، باکره نبودنش را ننگ دانستند ، داستان آفرینش ساختند و او را موجودی دانستند که برای مرد آفریده شده است و هر چه بدی را به او نسبت دادند !! ..... که چه ؟ که  بهانه ای برای  بدی ها داشته باشند و مرد زمام قدرت را در دست بگیرد و بر او حکومت کند .
در زمانه اکنون که دانش پیشرفت کرده است و وسایل ارتباط جمعی چون اینترنت ، کامپیوتر و ماهواره ها  ، باعث شده اند تا آگاهی ها گسترش پیدا کند و زنان تا حدی با حقوق خود آشنا شوند . حال می بینیم که زنان پا به پای مردان تحصیل می کنند و به درجات عالی  می رسند ، زنان کار می کنند و خرجی می دهند ، زنان ماشین و خانه دارند و با جهان ارتباط برقرار می کنند ، زنان در اولویت مشاغل قرار دارند و درد سر ساز نیستند و محیط کار را با صفا می سازند ، حال عرصه بر مردان تنگ شده است ، چرا که از چند جهت دچار پارادوکس و تضاد شده اند و میتوان گفت در آتشی گرفتار شده اند که هیزم آنرا خود جمع آوری کردند (خواسته یا ناخواسته) . مردان از طرفی پیشرفت جهانی را می بینند و می خواهند با آن خود را سازگار کنند و از طرفی هم قوانین ضد زن در جامعه حاکم است ، می خواهند با دختری یا زنی دوستی داشته باشند اما این دوستی بدون سکس برای آنها معنایی ندارد ، حال چکار باید بکنند ؟
آیا باید باکره نبودن را به عنوان یک حق برای زنان بپذیرند ( که شامل خواهر خود آنها هم می شود ) و یا نه نپذیرند ؟ مردی می خواهد ازدواج کند ، می بیند که زن از او مهریه و خرجی و خانه می خواهد در حالی که زنان خود شاغل هستند و درآمد دارند ، حال نمی تواند اعتراض کند ، چون قانون تساوی زن و مرد بر جامعه حاکم نیست  ، در ضمن زن می تواند در هنگام عقد درخواست کند که حق طلاق داشته باشد که این دیگر کفر مرد ها را در می آورد .
مردان می خواهند که زنانشان در جامعه کار کنند و کمک خرجی آنها باشند ، از یک طرف باید اجازه دهند که زن آزادانه به جستجوی کار برود و با افراد مختلف ارتباط کاری داشته باشد و از طرفی هم می خواهند تعصب به خرج دهند که این دو با هم ناسازگار هستند . بیشتر مردان در حال حاضر یا بیکار هستند و یا بسختی درآمدی بدست می آورند و حتی توانایی ازدواج هم ندارند ، حال می خواهند خوش گذرانی کنند و یا سکس داشته باشند ، می بینید که نمی توانند چرا که قوانین ضد زن بر جامعه حاکم است و باکرگی یکی از همان مشگلات بزرگ است .
مردان متاهل از امنیت خانواده خود رنج می کشند ، چرا که جوانان بیکار و مجرد ، پی در پی مزاحم خانم آنها می شوند و هزاران توهین و متلک به آنها می گویند ، چرا ؟ واقعا چرا ؟ پاسخ مشخص است مانند خورشید در روز ، در کشور آزادی نیست ، زنان آزاد نیستند و حقوقشان پایمال شده است ، بیشتر مردان مجرد تبدیل به بیماران جنسی شده اند که هر زنی را که می بینند ، می خواهند با او سکس داشته باشند ، اگر آزادی باشد ، هر دختر و پسر نیاز های جنسی همدیگر را برطرف می کنند و با شادی وطن خویش می کنند آباد ، در دانشگاه ها و کلاس درس به جای فکر کردن درباره سکس ، به دانش و پیشرفت فکر می کنند ، به همدیگر توهین نمی کنند و علاف و متلک گو نمی شوند ، آری مردسالاری آتشی بود که دودش به چشم مردان رفت .
(باکرگی ممنوع)

شعر بکارت از هادی خرسندی


الا ای شیخ جویای بکارت
به لای پای دخترها چه کارت؟

تو فرمودی بکارت ها که پاره-‌ست
دقیقاً درصدش هفتاد و چارست

اگر حدس و اگر آن را شنفتی
چرا زان بیست و شش درصد نگفتی؟

نگفتی بیست و شش درصد بکارت
نشان باشد ز انواع اسارت

گروهی باکره، از سکس دورند
کزین بابت گرفتار غرورند

به خود چسبانده برچسب نجابت
نکرده تیر بر آنها اصابت

هماره صورتی پر جوش دارند
روانی خسته و خاموش دارند

گروهی ترس خورده، صاف و ساده
اسیر انجماد خانواده

برادر غیرتیٰ و آبرودار!
پدر هم محترم! در کوچه بازار

گروهی پای بند دین و مذهب
به شدت باکره ، اما معذب!

چنان ترسند از اعماق دوزخ
که سکس و کامجوئی پیششان اَخ
***

شما که دختری را سن نه سال
به شوهر میدهی راضی و خوشحال

چرا خواهی اگر شوهر نکرده
شود چل ساله ، سالم مانده پرده؟

بیا و دست بردار از حقارت
نچسب ای شیخ نادان بر بکارت

بکارت مال دوران های دور است
به زن های جوان تحمیل زور است

بکارت نیست معیار نجابت
نجابت را چه بشناسد جنابت!

نجابت، شیخ نادان، پرده ای نیست
به اینکه داده‌ای یا کرده‌ای نیست

نجابت چیست؟ حق کس نخوردن
بکارت چیست؟ مال کس نبردن

نه بین مردمان اخلاق و عصمت
به میزان بکارت گشته قسمت

فریب مردمان، ضد عفاف است
نه آن کاری که در زیر لحاف است

که هر آمیزشی قبل از عروسی
بود یک مطلب خیلی خصوصی

مبر سر را درون بستر خلق
که بینی گوزشان را تا ته حلق

خودت شام زفاف ای شیخ بد ذات
بکارت داشتی ارواح بابات؟

(کنار حجت الاسلام فاکر
چگونه میتوانی بود باکر؟!)

برای تو کسی پرونده هم ساخت
و یا بر پشت و پیشت کنتور انداخت؟

(در ِ کون ِ شما کنتور اگر بود
سر یکهفته کنتور هم دمر بود

اگر یک روز باشی توی حوزه
بواسیر تو میچسبد به لوزه)

تو هم حالا به این حد از جسارت
ز دخترها طلب داری بکارت؟

چه میفهمی تو قانون طبیعت
که میآئی ز مادون طبیعت

چه دخترهای نوزادی که گه گاه
ندارند این بکارت را به همراه!



امام ِ جمعه آ! بر خویش رحمی
بکن کاری که یک قدری بفهمی!

بدن ها فرق دارد با بدن ها
خصوصاً مال دخترها و زن ها

همه یک شکل و جور و قالبی نیست
نمی فهمی؟ زن است این، طالبی نیست

یکی را پرده باشد نازک و ُترد
شود زائل اگر یک ضربه ای خورد

یکی را پرده کشدار و غشائی است
مثال شخص آقا ارتجاعی است

که تا وقتی که آن بانو نزاید
از آن یک قطره هم خون در نیاید

یکی هنگام ورزش داده از دست
یکی تا آخرش همراه او هست

تو آمار از کجا کردی فراهم
بیا یکخرده آگه کن مرا هم

من اینها را که گفتم مستند بود
قوانین ازل بود و ابد بود

ندارد حرف من ردخُور ز قرصی
ولی تو باید از دکتر بپرسی

که او بی پرده‌تر از پرده گوید
برایت واضح و گسترده گوید
***
امام ِ جمعه‌آ، یک چیز دیگر
نمیدانی، نمیفهمی، مکرر!

نمیدانی کلک هم میتوان زد
دولک را بر الک هم میتوان زد

طرف گر حفظ کرده پرده‌اش را
بسا که خرد کرده نرده‌اش را


ز بیزینس هم اینجا غافلی تو
که نا آگه ز حل مشکلی تو

اگر شد پرده ای هرگونه پاره
تجارت، کرده پیدا راه چاره

بدوزد پرده را نرس و پرستار
"خدایا زین معما پرده بردار"



اگر داری دلارش یا ریالش
بزن آن را بخیّه، بی خیالش!


***

ولی آقا پسر یا شاه داماد!
نموده باغ ها را قبلاً آباد

چه حالی کرده با زن های بیوه
به هر باغی که رفته خورده میوه

تنی اینسوی و آنسو تاب داده
"مزارع" را یکایک آب داده

بسا با دختران نزدیک گشته
روابط مثل نخ باریک گشته

پس از کلی که لذت ها چشیده
کنون آقاپسر بیرون کشیده!

بیفتاده به فکر خانواده
زنی خواهد نجیب و صاف و ساده

یکی دختر که چشم و گوش بسته‌ست
ندیده مرد در کنجی نشسته‌ست

نرفته باشد از خانه به بیرون
ندیده باشد او را مهر گردون

لبش از طعم بوسه بی خبر باد
تنش از هرچه لذت برحذر باد

به عزلت بوده عمری کنج خانه
شمرده سال ها را دانه دانه

که این آقا بیاید بهر غارت
که بردارد از او مهر بکارت!
***
ز صیغه بگذریم و صیغه‌بازی
که مذهب راضی و دلال راضی

اگر مردک بکارت داشت صد بار
ازاله کرده بود آن را به تکرار
***
امام ِ جمعه آ! قدری حیا کن
دکانی دیگری این جمعه وا کن

نگو از آنچه سررشته نداری
نرو دنبال نطق ابتکاری

مناسبتر بکن دائر دکان را
که بشناسی همه اجناس آن را

فوراگزامپل دکان بول و غایط
بگو آنقدر تا جانت درآید

همه چیز یک معامله است ، اینجاست که مفهوم واژه ها تغییر می کند

در این نوشتار به مفهوم معامله و داد وستد می پردازیم و به عمق معنای دیگر واژه ها نیز می رسیم و آنها را بررسی می کنیم . معامله یا داد و ستد به گفتار ساده ، دادن چیزی و در مقابل آن چیزی را گرفتن است  . بیشتر واژه هایی که در زندگی بکار می بریم چیزی جز یک داد و ستد نیست . زن و شوهری تصمیم می گیرند تا فرزندی داشته باشند ، آنان برای اینکه تنها نباشند و به زندگی خود معنا ببخشند ، فرزندی را بوجود می آورند ، اما فرزند در این میان بدون اینکه خود خواسته باشد بوجود آمده است و در حقیقت نتیجه نیاز دیگران است که همان پدر و مادر او هستند . خب ، آیا در آینده پدر و مادر می توانند ادعا کنند که مالک فرزند خود هستند و او را فقط به خاطر او ، بوجود آورده اند و بسیار سختی کشیده اند ، و باید فرزند آنان تا آخر عمر در تحت فرمان آنها باشد و حق زندگی آزاد و یا مهاجرت نداشته باشد ؟ در اینجا معامله ای ناخواسته انجام شده یعنی پدر و مادر فرزند را به دلیل نیازهای شخصی خود بوجود آورده اند و فرزند آنان هم به هستی و وجود رسیده است . نمونه ای دیگر ی را درباره عشق و سکس و یا ازدواج بین دو انسان می آوریم . مردم عادی بر این باور هستند که عشق (در اینجا منظور عشق بین دو جنس مخالف است ) یک حس ناب است که بدون هیچگونه نیازهای جنسی و یا طمع و درخواستی به فرد مقابل است و عاشق ، معشوق را فقط به خاطر او دوست دارد و حتی حاضر است جان خود را نیز براحتی قربان معشوق کند !!! در اینجا بروشنی می خواهم بگویم که اینچنین عشقی فقط در داستان ها و تخیلات وجود دارد و به هیچ شکل واقع گرایانه نیست ، ما باید واقع گرا باشیم و خود فریبی را کنار بگذاریم و با تخیلات داستانی خود ، جامعه را گمراه نکنیم .عشق نیز مانند هر چیز دیگری ، چیزی جز معامله بین دو نفر نیست ، برای نمونه دو جنس مخالف ( شما بخوانید دوست دختر و دوست پسر) با هم معامله ای انجام میدهند به این ترتیب که نیازهای همدیگر را برآورده کنند ، نیاز های جنسی ، نیاز های روانی ، نیاز های محیطی و عاطفی ، و تا زمانی که هر دو به این معامله پایبند هستند این رابطه ادامه دارد و هر گاه یکی از طرفین کوتاهی کرد و یا نتوانست و یا نخواست ، این رابطه پایان می یابد و رابطه ای جدید آغاز می شود . دوست داشتن عاطفی نسبت به جنس مخالف سبب کشش جسمانی و سرانجام سکس می شود یعنی اوج یگانگی با معشوق و اوج یکی شدن دو جسم ، حتی زمانی که شما مثلا بچه ای و یا فرد کهنسالی را دوست دارید  ، به سمت او جذب می شوید و او را می بوسید و یا بغل می کنید( ارتباط جسمانی)انسان ها هر معامله ای را بر اساس منفعت خود انجام می دهند و این یک واقعیت انکار ناپذیر است و هر گاه منافع شخصی وجود نداشت در جستجوی منفعتی دیگر گام بر می دارند و این طبیعی است .هنگامی که شما یک حیوان مانند مرغ را می کُشید و می خورید ، در حقیقت به منفعت خود و سیری شکمتان فکر می کنید نه به جان آن حیوان ؟ پس می بینیم که اساس عملکرد انسان ها منفعت است . شما نباید هرگز انتظار داشته باشید که کسی بدون نیاز به منافع شخصی حتی به شما سلام دهد ، حتی نفس های ما هم رایگان نیست و با هر نفس یک ثانیه از عمر ما کاهش می یابد . هیچ چیز رایگان نیست ، حتی زمانی هم که شما بخشش می کنید ، یا برای آرامش فکری خودتان است و یا برای اینکه دیگران ببینند و بدانند و یا اینکه قبلا کسی به شما بخشش کرده است که در تمامی این حالات همان معامله به چشم می خورد . ازدواج هم چیزی نیست جز یک معامله ، یعنی هر دو طرف برای رفع نیاز های خود تن به زندگی مشترک می دهند ( البته اگر قوانین برابر وجود داشته باشد و معامله در شرایط منطقی صورت گیرد) هرگاه که یکی از طرفین معامله احساس کرد که این معامله به نفع او نیست ، درخواست پایان معامله را می دهد . در بعضی از کشور های پیشرفته زن و شوهر بعد از ازدواج به روزمرگی می رسند و آن شوق و شور اولیه را ندارند ، همه چیز یکنواخت و خسته کنند می شود ، نیاز به فردی غیر از همسر خود پیدا می کنند ، اینجاست که بازهم معامله جدیدی شکل می گیرد یعنی مرد  و زن برای اینکه از هم جدا نشوند و طلاق نگیرند و همچنین بتوانند فرزندان خود را بزرگ کنند و بتوانند به زندگی ادامه دهند راهکار جدیدی می سازند و هر کدام از اینها یک دوست جدید برای خود پیدا می کند . مرد خانواده یک دوست دختر جدید پیدا می کند و زن خانواده یک دوست پسر جدید . معامله ،و منفعت ، بنیاد های رابطه در انسان ها هستند .  شما چه معامله های دیگری را می شناسید ؟

ما زنان برای پس گیری حقوق برابر با مردان چکار باید انجام دهیم ؟

ما زنان برای رسیدن به قوانین برابر که حق پایمال شده ما است باید آماده سازی های فکری انجام دهیم تا در چند سال آینده به این مهم برسیم . قبل از هر چیز باید افکار عمومی و جامعه را برای پذیرش این حقوق آماده کنیم . زنانی که قصد ازدواج دارند نباید مهریه و نفقه ( خرجی که شوهر به زن می دهد ) را بپذیرند زیرا با پذیرفتن این دو ، خود را در مالکیت مرد قرار می دهند . مهریه توهینی به زن است ، زنان امروزه در جامعه کار می کنند و سهم بزرگی از بازار کار را در دست دارند . زن در محیط کار آرامش بخش است و به همین دلیل در همه جا اولویت استخدام برای زنان است . برابری خواهی پیش شرط ها و باید هایی دارد . اگر زنان بخواهند با مردان دارای حقوق انسانی برابر باشند نباید از مردان مهریه بخواهند ، نباید انتظار داشته باشند همه خرج زندگی را مردان بدوش بگیرند ، بلکه یک زوج و یا دو جنس مخالف که بدون ازدواج در حال زندگی هستند ، هر دو باید کوشش کنند و کار کنند ، گرچه در دوران بارداری این وظیفه مرد است که زندگی را تامین کند و مثال هایی از این دست . اگر به این ترتیب باشد زنان می توانند حقوق پایمال شده خود را بازگردانند و از این رنج تاریخی رهایی یابند . این نوشتار را جدی بگیرید و شروع کنید ، زنان باید از حالت سنتی خارج شوند و خود را برای یک رویارویی واقعی آماده سازند . از رفتارهای خاله زنکه  و سطح پایین دوری کنند  ، همیشه واقع بین باشند ، کاری نکنند که انگ حماقت به آنها زده شود ، زرنگ و کاردان باشند ، بدنبال مذهب و خرافات  نباشند ، از نظر جسمی خود را قوی کنند و ورزش انجام دهند ، از نظر فکری باید باید فکر خود را با منطق قدرتمند سازند ، در اینترنت و شبکه های مجازی حضور موثر و مفید داشته باشند ، ،،، زنان سنتی متاسفانه راهشان اشتباه بود و دیدیم که نتایج بسیار بدی برای نسل های بعدی خود بجا گذاشتند . زن امروز باید بخواهد تا بشود ، باید مبارزه کند و آگاه باشد ، باید با منطق باشد . اگر زنی هم مهریه بخواهد ، هم نفقه بخواهد و هم آرزوی حقوق برابر داشته باشد ، این کار شدنی نیست . زن مستقل و آگاه و کوشا مردسالاری را به کناری می زند و سبب می شود تا مردان هیچ بهانه ای نداشته باشند تا بر او حکومت کنند . اگر  اینچنین شود قوانین خواه ناخواه به نفع زن تغییر می کند . ما زنان نباید خود را موجودی ضعیف بپنداریم ، ما نباید اجازه دهیم که داستان ها و افسانه ها سرنوشت ما را رقم بزنند ، ما نباید از زن بودن خود احساس گناه و شرم داشته باشیم ،  ما زنان نباید از  عضو جنسی خود شرم داشته باشیم ، ما زنان نباید نیاز های جنسی خود را سرکوب کنیم ، ما زنان نباید بعد از بلوغ باکره باشیم ، ما زنان نباید در یادگیری و فنون کوتاهی کنیم و سرانجام اینکه پیروز خواهیم شد . (باکرگی ممنوع)

ختنه زنان


منبع این نوشتار از وبلاگ http://helpinfo.mihanblog.com


ختنه زنان ، نابودی لذت جنسی در زنان است که با روش های گوناگون انجام می شود . این کار یک شکنجه و نقص عضو به شمار می رود و در کشور هایی چون آفریقا ، مناطق کردنشین شمال عراق ، برخی نواحی جنوبی و کردنشین ایران ، برخی کشور های آسیایی و نقاط دیگر انجام می شود . ما به این کار اعتراض شدید داریم و آنرا محکوم می کنیم . در صورت مشاهده چنین چیزی در هر کجا که بودید ، بسرعت اطلاع رسانی کنید و در مقابل ان واکنش شدید نشان دهید .

ختنه زنان چیست؟

ختنه در واقع قطع ناحیه‌ای از آلت تناسلی زن به نام کلیتوریس است که با قطع آن حس زنانگى در آن‌ها از بین رفته و زن تا پایان عمر از دریافت لذت جنسی محروم خواهد ماند. ختنه زنان در سه‌شکل متفاوت صورت می‌گیرد:

حالت اول منحصر به بریدن کلیتوریس می‌شود. در نوع دیگر آن علاوه بر کلیتوریس، کلبان یا لب‌های کوچک اندام جنسی (Labia Minor) نیز بریده می‌شوند.

بدترین شکل ختنه زنان نوع سوم آن است. در این مدل کلیتوریس و کلبان یا لب‌های کوچک هردو بریده شده و با به‌هم‌آوردن ملبان یا لب‌های بزرگ (Labia Major) آن‌ها را میدوزند. سپس بر روی آن سوراخ‌های کوچکی در نزدیکی مجرای ادرار و دهانه‌ی رحم ایجاد می‌کنند. این روش که دردآمیز‌ترین و خطرناک‌ترین شکل ختنه به حساب می‌آید، در آفریقا به‌شدت رواج دارد و معروف به "ختنه فرعونی" است. در این حالت محل‌دوخته شده هنگام وضع‌حمل باز می‌شود و پس از زایمان آن‌را مجدداً می‌دوزند. با توجه به رقم بالای زاد و ولد در آفریقا، این "عمل فرعونی" برای زنان در حقیقت یک "شکنجه" است. همچنین شب ازدواج ، که برای این زنان اولین تماس جنسی محسوب می‌شود، خشونت‌آمیز و توام با رنج و شکنج است.

از هر ده مورد "ختنه فرعونی" زنان و دختران، یک مورد یا بلافاصله می‌میرد و یا بعد‌ها بر اثر عفونت ناشی از آن جان خود را از دست می‌دهد.

دلایل ختنه کردن دختران

بر اساس تحقیقات سازمان بهداشت جهانی‌‌، از دلایل موجه جلوه‌دادن ختنه دختران،" مفید بودن آن از نظر بهداشتی، كمك به سلامتی، پیدا کردن روح پاک، زیبایی بدن دختر، کنترل تمایلات جنسی او تا قبل از ازدواج، نگهداری باكرگى دختران جوان تا زمان ازدواج، تامین لذت جنسی بیشتر برای مردان و نگه‌داشتن رسم و رسوم نسل‌های گذشته" عنوان شده است.

عوارض‌های ناشی از ختنه زنان
این سازمان هم‌چنین در تحقیقی از عوارض ختنه دختران و زنان سخن می‌گوید و آن‌ها را این‌گونه بر می‌شمارد: آسیب‌رسانی به مجرای ادرار، عفونت‌های خونی،‌ ایدز، یرقان، تشكیل کیست و دمل در ناحیه‌ی مجرای ادرار و یا دهانه مجرای تناسلی، خونریزی، ایجاد شوك و حتى تلف شدن فرد به دلیل استفاده از وسایل غیر بهداشتی و استفاده نکردن از داروهای موضعی، عفونت‌های مزمن یا متناوب مجرای ادرار و لگن، خطر عقیم شدن زنان ، افسردگی ، سردمزاجی، کاهش میل جنسی، تجربه نکردن ارضاء جنسی، قطع قائدگى، جمع شدن خون قائدگى در شكم و یا به تأخیر افتادن و سختی دوران قائدگى و حتى مرگ دختران.
در نواحی جنوبی و کردنشین ایران نیز ختنه زنان به‌نوعی رواج دارد ختنه زنان در این نواحی، جنبه دینی به خود گرفته است و زنان به حکم سنت و آئین، از لذت جنسی محروم‌اند. نه فقط در شهر‌های کوچک، که گاه در شهرهای بزرگتر، دختران را در کودکی ختنه می‌کنند.

در گزارشی که کانون زنان ایران منتشر کرده‌است، نمونه‌های مشخصی از شهر‌های استان هرمزگان آمده است. به عنوان مثال در بندر کنگ از شهرهای کوچک استان هرمزگان، دختران را ۴۰ روز پس از تولد ختنه میکنند. در این گزارش به نقل از یک زن بومی آمده است: «برخی دختران شهر دیرتر و دردناک‌تر، در سنین ۴ یا ۵ سالگی ختنه می‌شوند. آن‌ها تمام مراحل ختنه را با چشمان باز می‌بینند. لبه‌های کلیتوریس تیغ ریش‌تراشی مردان می‌برند

کارزار زنان
کارزار زنان با متمرکز کردن بخشی از نیرویش در این راستا و با توجه به رواج این عمل غیرانسانی در جهان توانسته است، در کشور‌هایی چون سنگال، سومالی و هند موفقیت‌هایی به‌دست آورد. مبارزه با ختنه زنان در واقع مبارزه با جهل و باورهای غلط است. مبارزه‌ای که چندان آسان نیست.

تصویب قانون ممنوعیت ختنه دختران و زنان در مصر دستاورد هِرمان زنان قربانی‌ و تلاش‌های پی‌گیرندگان حقوق زنان است. هر چند برای بودوآر کوچک دیر شده است، .قوانینی از این دست می‌توانند دختران بی‌گناهی چون او را حمایت کند .



جملات ، سخنان، اشعار درباره باکرگی

از خرافات فکرى بشر يکى هم اين است که بکارت جزو فضائل است (ولتر)
.......................................................
زن بودن در ایران و کشورهای اسلامی ، به خودی خود جرم است ، کفنی سیاه بر سرت پوشاندند و زندگی را در تو کشتند ، تار مویت ، رویت ، لبخندت ، صدایت و همه چیزت ممنوع و جرم است ، حتی عکس تو بر اعلامیه مرگت هم جرم است ! تو باید دربست و باکره به دست مردانی برسی که لحظه ای از سکس غافل نبوده اند ، باکرگی تو ننگ است آن را بشکن و مالک تن خود باش (باکرگی ممنوع)
.......................................................
بکارت تحقیر آمیز ترین ظلمی بود که به زنان شد !!
.......................................................
بکارت پرده ای سست است که با آن می توان سستی مغزها را اندازه گرفت. (باکرگی ممنوع)
.......................................................
ای زن ، ای ایرانی ، قرن ها ترا در پستوی خانه پنهان کردند ، ترا ضعیفه صدا زدند و زیباییت را شکنجه دادند ، ترا کالایی ننگین می دانستند که تنها بوی مصرفِ شوهر داشتی! ترا از تو گرفتند و بی معنایت کردند ، بشکن این بت دیرینه را و ترجمه کن زخم سالخورده ات را ، زن باش با تمام جنسیتت (باکرگی ممنوع )
.......................................................
دختر ایرانی ،
همانطور که نفس می کشی،
همانطور که آب و غذا می خوری،
همانطور که سخن می گویی،
همانطور هم حق سکس داری،
تو حق داری که مالک تن خود باشی
تو حق داری که باکره نباشی
تو حق داری به جنسیت خود افتخار کنی
تو حق داری از جنسیت خود دفاع کنی
تو حق داری که گوش به احمق نکنی
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
جنسیتت را دزدیدند
قرن هاست ، مگر خبر نداری؟!
تو ، تو نیستی!
حتی نمیدانی واژنت را چه بنامی !
شرم گاه ، نازگاه ؟
نه ، نه ، بازهم برایت شرم آورست
گویا ترا با شرم سرشته اند
آه ، یادم رفت بگویم
آن مرد را می بینی ؟
از شرمگاه تو بیرون افتاده است.
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
شکستن بکارت ، مرز ورود تو به دنیای مالکیت تن خود است ، مخواه که کلید مالکیت تو در دست دیگران باشد ، پادشاه کشور خود باش ، همانطور که با چشم خود حق دیدن داری ، همانطور که با لب خود حق سخن گفتن داری ، همانطور که با پای خود حق راه رفتن داری ، همانطور هم حق شکستن بکارت خود را داری ، از شکستن بکارت خود شرمسار مباش چرا که شرمی در آن نیست
.......................................................
به تو گفتند باکره باش زیرا می دانستند که سکس چه لذت و فوایدی دارد
به تو گفتند باکره باش تا سرخوشی و آزادگی را از تو بگیرند
به تو گفتند باکره باش تا همچنان به بردگیت ادامه دهی
به تو گفتند باکره باش تا خود آزار و دیگر آزار شوی
به تو گفتند باکره باش تا خود هر پرده ای را که میخواهند بدرند
به تو گفتند باکره باش تا حق تفکر و انتخاب را از تو بگیرند
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
لعنت میفرستم به این جنسِ لعنتی
که شب و روز نگرانم میشوند
نه برای بودنم، برای دختر ماندَنم !!!
لعنت که همیشه پُشتِ پرده های بکارتی پنهانَم که بِکر بودنِ فکرم و نگاهم فراموش میشود...!!!!!
.......................................................
من یک زنم ،
من از جنسیت خود شرمی ندارم
بلکه به آن افتخار هم می کنم
من دارای زیباترین اندام در میان تمام موجودات هستم ،
من دارای زیباترین عضو جنسی هستم
من از جنسیت و واژن خود لذت می برم
در تمامی تاریخ ، زبانزد زیبایی و زندگی هستم
تک تک اندام من ، هنرمندان جهان را شگفت زده کرده است
همه مرا می خواهند
آری من زنم
.......................................................
بزرگترین قدرت تو در همان پرده نازکیست که مردان هزار قانون برایش ساخته اند ،
آری از پرده ای نازک می ترسند و تو این را نمی دانی
از پرده ای می ترسند که تو را به حقوقت می رساند ،
و تو آزاد می شوی از هزار بردگی ، هزار رنج و هزار توهین
پس پرده دار بی پردگان مباش
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
با تو هستم ای مرد ،
خوب گوش کن
من و تو از کودکی با هم بودیم،
همسایه بودیم ، آشنا بودیم ، همبازی بودیم
من و تو با هم دوست بودیم
دشمن نبودیم ،
اما ما را از هم جدا کردند
دوستی ما را فنا کردند
ترا دشمن من ، و مرا دشمن تو کردند
و تو ندانسته و دانسته ، اسیر زورگویی شدی
امروز اگر با من هستی که هیچ
اگر نیستی ، حقم را از تو پس می گیرم
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
یک زن در ایران ، از لحظه ای که پایش را از خانه بیرون می گذارد، یا متلک است که بسوی او پرتاب می شود ، یا احساس ناامنی و گشت ارشاد و حجاب اجباری است ، یا برانداز شدن سراپایش است توسط مردانی که خود اسیر قوانین ضد زن هستند ، یا ترمز زدن ماشین های گوناگون از هر قشر جامعه که پی در پی پیشنهاد می دهند ،..... حال کدام مردی می تواند چنین جسارتی داشته باشد که یک روز به جای زنان باشد ؟ (باکرگی ممنوع)
.......................................................
دلسوز زنی هستم... که زنانه ترین احکامش را .... مردان مینویسند
.......................................................
چرا سکس را زشت میدانی در حالی که خود نتیجه سکسی
چرا باکره نبودن را ننگ میدانی در حالی که خود نتیجه باکره نبودن هستی
چرا سکس را بد میدانی در حالی بزرگترین لذت بشر است
چرا سکس را شرم می دانی در حالی که بیشتر به آن فکر می کنی
چرا سکس را نهی می کنی در حالی که بدون آن احساس پوچی می کنی
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
شخصی ترین پرده ام را ، پرده ننگم کردی
بارزترین زنانگی ام را شرمم کردی
پرده های ظلمت را کنار می زنم ،
و به خورشید آزادی درود می فرستم
من زنم و زنانگی ام را پس می گیرم
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
چه در خیابان های نیویورک و چه در روستاهای افغانستان ،بزرگترین بی فرهنگی و زشت ترین توهین به جنس زن ، وجود پدیده ای به نام فحش جنسی است ! یعنی یک مرد( و یا حتی زن !) همان نقشی را که زن بر اساس ویژگی های انسانی خود در رابطه جنسی ایفا می کند را آنقدر پست ، زشت وناخوشایند بداند که آن را به عنوان توهین و تحقیر کسی به او نسبت دهد !
.......................................................
به مردان می فهمانیم که دیگر در انتظار دختران باکره نباشند ،
باکرگی را به موزه ها و تاریخ می سپاریم تا آیندگان بدانند ما نیز زن بودیم
باکره ماندن ، سند حماقت ، مظلومیت و بی تفاوتی ماست (باکرگی ممنوع)
.......................................................
زنان ایرانی ، از زیباترین و با استعدادترین زن های جهان هستند که کینه دیرینه عرب و عرب پرستان سبب شد او را از نظر فکری در محدودیت نگاه دارند و حقوق او را به بدترین شکل ممکن پایمال کنند و به فلاکتی که هم اکنون آنرا می بینیم دچار کنند .
اما بدانند که زن ایرانی با آگاهی خود ، مبارزه می کند و حقوق خود را پس می گیرد .
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
صحبت در اینجاست که اگر مالکیت اعضای خود را بدست نگیریم ، مالکیت آنرا بدست می گیرند ، منطقی از این روشن تر نیست . و هنگامی که مالکیت ترا بدست گیرند چیزی جز یک برده به شمار نمیایی .
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
از خودمون شروع کنیم ، فرهنگ زشت باکره ماندن را کنار بزنیم و از ستمی که قرن ها بر زن شده است جلوگیری کنیم । بدانیم که سکس حق انسان هاست و به حقوق انسان ها احترام بگذاریم . (باکرگی ممنوع )
.......................................................
هزاران سال از تمدن بشری گذشته است اما هنوز هیچ راه حلی جز سکس برای این نیاز های جنسی شناخته نشده است । حتی انسان های بدوی هم اینرا می دانستند ، چه برسد به انسان امروزی ! اگر در جامعه آزادی حاکم باشد و روابط آزاد و سالم جنسی و حقوق برابر زن و مرد در بین افراد وجود داشته باشد ، خود ارضایی و روان پریشی و تجاوز معنای خود را از دست می دهد و بسیار کاهش می یابد ، زنان و مردان برده جنسی یکدیگر نمی شوند ، شادی و امنیت ( ذهنی و جسمی) گسترش می یابد । (باکرگی ممنوع)
.......................................................
زنان باید بیاموزند که برای بدست آوردن حقوق خویش به چند چیز نیازمندند:
1- اندیشه ، منطق (راه درست فکر کردن) ، آگاهی و گسترش آگاهی ، کتاب بخوانند .
2- با ورزش کردن جسم خود را قوی کنند زیرا همواره به ضعیف ستم می شود .
3- استقلال شخصی داشته باشند چون به عنوان یک انسان دارای حقوق برابر با مرد هستند .
4- از جنسیت خود دفاع کنند و مبارزه کنند । (باکرگی ممنوع)
.......................................................
باکرگی بهانه بود تا تورا به زنجیر بکشند
باکرگی بهانه بود تا بردگیت را جشن بگیرند
باکرگی بهانه ای بود تا زور را جایگزین منطق کنند
باکرگی بهانه ای بود تا هویت زنانگیت را بگیرند
باکرگی زندگیت بود (باکرگی ممنوع)
.......................................................
دوران مرد سالاری رو به پایان است و دیگر چیزی از این لاشه پوسیده باقی نمانده است ، دیگر خود مردها هم از بوی تعفن این جسد به تنگ آمده اند । ، زنان ثانیه به ثانیه آگاه تر می شوند و با نسل های گذشته فاصله خود را بیشتر می کنند ، نسل هایی که علت و معلول مرد سالاری و زن ستیزی بودند . عصر ما ، عصر انسان سالاری خواهد بود اگر ما زنان حقوق خود را بازپس گیریم . (باکرگی ممنوع)
.......................................................
نکته جالب درباره ازدواج و سکس دختران باکره اینست که ، مردانی که با دختران باکره و آفتاب مهتاب ندیده ازدواج می کنند ، از آنها انتظار دارند که مانند سوپر استار های هالیود و فیلم های پورن ، سکسی باشند و چنین حرکاتی انجام دهند ، ولی گویا فراموش کرده اند که این دختر سال ها طعم لذت را نچشیده است و یکسره با زن بودن خود درگیر بوده و خودسانسوری باعث شده تا حد زیادی از سکس سرد شود و حتی آنرا شرم بداند ، حال چگونه می شود که یک شبه تبدیل به سوپر استار آن مرد شود ؟
(باکرگی ممنوع)
.......................................................

ضعیف نباش
ضعیف نباش این هزار بار ،
ضعیف بودن جُرمیست ماندگار
قدرت برای خود قانون و منطقیست
نترس تا بترسانی
بالاتر از سیاهی که رنگی نیست!
در واژه زن بودنت
حق را کسی به تو هدیه نمی دهد
زیرا که حق ، گرفتنیست
(باکرگی ممنوع)

.......................................................
دیگر سکوت نخواهم کرد !
هم اکنون است ، آن زمان ناب!
رویایِ زن ،
چشم براه تعبیر است
دیگر سکوت نخواهم کرد!
که سکوت ، این دمل چرکین روزگار
دهان گشوده و بی تاب است
زخم های کهنه ام انگار
قصد رو شدن دارند!
دیگر سکوت نخواهم کرد!
های همه مردم شهر!!!
باکرگی نه ، بیکرانگی خواهم
ترجمان زخم من اینست
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
چه دروغ ها که به ما نگفتید!
چه بازی ها که با نکردید !
ما را موجوداتی آسمانی نامیدید ،
بهشت را زیر پایمان دانستید!
چه کودکانه فریب خوردیم ،
چه ساده بردگیمان را رقم زدیم
تمام فلسفه زندگیمان
جنسیتمان شد نه انسانیتمان!
چه خوب گفت آن خردمند ،
دین افساری است که به گردنتان میاندازند
تا خوب سواری دهید
و هرگز پیاده نمیشوند،
باشد که رستگار شوید
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
چرا زیبایی باید پنهان باشد ؟
چرا زیبایی باید شرم آور باشد ؟
چرا زشتی آزاد است ؟
چرا زیبایی ممنوع است ؟
می بینی! کلاغ های زشت آزادند ،
طاووس زیبا و طوطی خوش سخن در قفس گرفتار!
براستی تا کی این باژگونگی ؟
چرا زیبایی جرم است
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
در شگفتم!
در شگفتم از این همه قدرت و صبر تو!!!
از اینهمه سازگاری و انعطاف تو !
در شگفتم از وجود سراسر با گذشتت
در شگفتم از همه زیبایی ها و لطافتت
در شگفتم از اندام آتشین و محرومیت تو
در شگفتم از اسارت و مظلومیت تو
در شگفتم ، در شگفتم در شگفتم!!!!
در شگفتم از تو ای زن
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
شهوت بد نیست ، اگر ابزاری برای زور و توهین نباشد
سکس بد نیست ، اگر وسیله ای برای تحمیل و بردگی نباشد
خودخواهی بد نیست ، اگر سبب شود تا دیگران بیشتر به خودشان اهمیت دهند
غرور بد نیست ، اگر سبب شود تا ارزش ها و انسانیت را نگهداری کنیم
(باکرگی ممنوع)


نفرین بر آنانکه عشقبازی را هوس نامیدند ، تا ترا از من و مرا از تو جدا کنند .
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
بیایید باری به هر جهت نباشیم
مگر چند بار زندگی می کنیم ؟
چند بار جوانه هایمان می شکفد ؟
و چه نیکو گفت خیام بزرگ
باز آمدنت نیست چو رفتی ، رفتی
با سلاح دانش و آگاهی
براندازیم هر چه سیاه ، هر چه بدی
من نمی دانم
که چرا می گویند : باکرگی پاکی است
و چرا باکره باید بود و چرا باکره باید ماند!
باکرگی حس غریبیست که یک مرغ مهاجر دارد!
واژن زن چه کم از آلت مردان دارد ؟
چشم‌ها را باید شست ، جور دیگر باید دید
واژه‌ها را باید شست
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
ما قانون تعیین می کنیم
ما در دهان این مردسالاری می زنیم
دلخوش به این نباشید که ،
باکرگی را ممنوع می کنیم ، حجاب را ممنوع می کنیم
ما حقوق زنان را باز می گردانیم
آزادی را گسترش می دهیم
زندانیان و مبارزان زن را آزاد می کنیم
ما دولت تعیین می کنیم ، مجلس تعیین می کنیم
در گوش زن ستیزان می زنیم
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
بی پروا بگویم
هر چه ضد زن باشد
هر چه زن ستیز و کژ باشد
یا که سنتی ، رسمی
نام و قانون و مسلکی باشد
در برابر آن چیز
شوق رزم و جنگ دارم
ایستاده و طلبکارم
بیدارم و بیزارم
تا نفس مرا باشد
مشت آهنین دارم
حق خود طلبکارم
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
رها شو
رها شو ای زن
رها شو از این بند و بندگی
باکرگی و بردگی
که هستیت را بازیچه کرد
بازیچه ای زشت
آنچه که مرد نوشت
رها شو
رها ، رها از ستم دیدگی
رها از سکوت از شرمندگی
رها شو
رها از یک تاریخ ، تاریخ بد
مردسالاری و فرمان مرد
رها شو ، رها
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
حقوق ترا دزدیدند ، باکره نماندن حق تو بود اما آنها ترا در باکرگی محبوس کردند ،
ترا ناموس نامیدند ! نه برای دفاع از تو بلکه برای کنترل و محدودیت تو ،
ترا شیطان خواندند تا بهانه ای برای ظلم و ستم به تو داشته باشند ،
و آن عربی گفت : زن اگر بر پشت شتر هم که باشد باید کام شوهر خود دهد !!!!!؟
شگفتــــــــا!
چه ها که بر تو نکردند و باز تو می خواهی سر سپرده این زن ستیزی باشی .
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
هم اکنون ، میلیون ها زن در کشورهای زن ستیز از باکرگی خود رنج می کشند ، سردی عاطفی و کمبود های جنسی را با بیزاری تحمل می کنند । ما یکبار بیشتر زندگی نمی کنیم و چه رنج آور است اگر زندگی خود را در محرومیت از نیازهای طبیعی خود بسر بریم . محرومیت جنسی یک شکنجه و سرکوب به شمار می آید و این وظیفه تمام انسان هاست که از این شکنجه و آزار با جدیت جلوگیری کنند . بی تفاوتی نسبت به این موضوع ، یعنی شریک جرم بودن با زن ستیزان است . هر فرد می تواند در جامعه مجازی و جامعه واقعی برای برون رفت از این مهم ، تاثیر گذار باشد . (باکرگی ممنوع)
.......................................................
آیا می دانستید بزرگترین ترس و وحشت ادیان و مذاهب از زن است . زیرا زن قدرت و نفوذ انها را از بین می برد و با جذابیت ذاتی که دارد همه جا را می تواند فتح کند و قدرت را در دست بگیرد .
آیا می دانستید زنان بزرگترین رقیب برای انواع مبلغان مذهبی (کشیش ، آخوند ، خاخام و ....) بر سر قدرت هستند
آیا می دانستید زنان بزرگترین رقیب ( ادیان و خدا ) هستند .
آیا می دانستید بین آزادی و دین ، این آزادی است که برنده می شود .
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
پشت دیوار باکرگی, دختری با روان و تن بیمار منتظر مردان ابله است
.......................................................
پرده ایست نازک,به ضخامت یک دنیا!
دنیایی که مردان, برای رسیدن به آن,
از دریدن تمامی پرده های انسانیت ابایی ندارند!
و شگفتا!!!
...که این دنیا...
توسط جامعه ای خلق میشود,
که "بکارت ذهنش" را عقاید وحشیانه همین مردان , دریده است!
.......................................................
هیچوقت مال خودت نبودی!
تن تو مال تو نیست میدانی!!!
ترا ، خانواده ات ، پدرت ، مادرت
دینت ، جامعه ات ، خویشانت
می فروشند ،
با بهایی که تفو بر او باد
چنان کالایی دربست به شوهرت می دهند
نگاهبانان باکرگی
از زندانی به زندان دیگر
فقط زندانبانت تغییر می کند ،
نمی خواهند که تو ، تو باشی
زن باشی
مثل یک کادو ،
هدیه ای به مرد بودی
هیچوقت مال خودت نبودی
(باکرگی ممنوع)
.......................................................
باکرگی مال دیروز است و من زن امروز

آنرا در روز روشن گم کردم و مردی در شب تاریک آنرا جست و نیافت

من آنرا از پشت پنجره به خورشید تقدیم کردم

تا مرگ آن را با هم جشن بگیریم و من متولد شدم،زن، زن امروز

من در حماسه زن بودن می تازم

این شعر نیست ،غزل نیست

حکایت حماسه زن در تقابل با سنت است

(از وبلاگ زن و زن بودن)
.......................................................
هنگامی که احساس کردید مظلوم هستید و آنرا به حساب خوبی خود و گذشت گذاشتید ، بدانید که اشتباه می کنید . در حالت کلی مردم از فرد ضعیف و مظلوم خوششان نمی آید و به او به چشم یک قربانی نگاه می کنند (متاسفانه ) . همیشه کوشش کنید قدرتمند باشید و از حقوق خود نگذرید و بخشش نکنید . مظلوم همیشه پایمال شده است و حق همیشه برای قوی تر بوده است .
نکته : هدف از این نوشتار رواج زورگویی نیست ، فقط هدف اینست که مظلوم نباشیم .
(باکرگی ممنوع)
.......................................................

۱۳۹۰ شهریور ۱۴, دوشنبه

پرده بکارت چیست




اندام جنسی خود را چقدر می شناسیم؟

بسیار مهم است كه بدانید بدنتان به چه شكلی است و واژن یکی از مهم ترین اندام های زنان است، البته در مورد شكل یا رنگ اندام جنسی تان نگران نباشید. بعضی ها تیره اند، بعضی روشن، بعضی كوچكند، بعضی بزرگ. اما غیر عادی نیستند. در نظر داشته باشید كه هیچ واژنی دقیقا شبیه آن دیگری نیست.
واژه بکارت به معنای (دست نخورده) است.

 
پرده بکارت چیست : پرده بكارت غشایی ا ست كه تمام یا قسمتی ازدهانه واژن را می پوشاند. هایمن (Hymen) لغتی یونانی ست به معنای پوست یا پرده . بافت پرده بکارت به جا مانده از روند و رشد طبیعی واژن در زنان است وکار خاصی را انجام نمی دهد، انواع رایج پرده بكارت عبارتند از:

حلقوی : در این نوع، پرده به صورت حلقه ای دور ورودی واژن را می پوشاند.

حلقوی (قابل اتساع و غیر قابل اتساع)- در این نوع، پرده بکارت به شکل حلقه‌ای پیرامون ورودی مهبل را پوشانده‌است. پرده حلقوی قابل اتساع با آمیزش جنسی پاره نمی‌شود.

ارتجاعی : پرده ای كه به اندازه كافی انعطاف پذیر و قابل ارتجاع ا ست و به هنگام ورود آلت تناسلی مرد، پاره نمی شود یا به طور جزئی پاره می شود و هیچ خونریزی ندارد.

دو سوراخی یا تیغه ای : پرده ای كه یك تیغه ممتد در طول ورودی واژن دارد.

غربالی (سوراخ سوراخ) : این پرده به طور كامل در عرض مهبل كشیده شده اما سطح آن سوراخ سوراخ است.

در پرده دندانه دار حفره وسط پرده یک حفره گرد با لبه های مضرس می باشد. در واقع تفاوت این نوع پرده با پرده حلقوی یا گرد فقط در مضرس یا هفت و هشتی بودن لبه های حفره می باشد.


برداشتن پرده چند روش دارد:
1- بوسیله سکس
2- با انگشت
3- با آلت مصنوعی
4- عمل سر پایی که (جراحان زیبایی و پزشکان) در چند دقیقه انجام می دهند (بیشتر برای پرده های ضخیم، ولی اگر کسی خواست میتواند برای هر نوع پرده ای استفاده کند)
قبل از برداشتن پرده خوشحال باشید و استرس نداشته باشید، و خود را تحریک کنید. اگر بوسیله سکس است از کاندوم استفاده کنید، نوع پرده خود را بشناسید ( به پست پرده بکارت مراجعه کنید)
در پرده های حلقوی و ارتجاعی با سکس، پرده از بین نمی رود و خونی دیده نمی شود به دلیل شکلی که دارند، در پرده های ارتجاعی فقط یک بریدگی در واژن بوجود می آید.

نکات:
بعضی ها مادرزاد پرده بكارت ندارند، بعضی دیگر پرده بكارتشان بدون سوراخ است، درحالیكه برخی دیگر پرده های بسیار ضخیمی دارند كه ممكن است برای پاره كردن آن، كمك پزشك مورد نیاز باشد تا از بروز درد در هنگام ارتباط جنسی جلوگیری شود، این شیوه را بریدن پرده می نامند.طی اولین دخول، پرده بكارت در چند جا پاره شده و به چند قطعه تقسیم می شود، غالبا تا زمانی كه زن، نوزادی به دنیا بیاورد باقیمانده پرده در دهانه واژن وجود خواهد داشت.

پرده بدون سوراخ یا بسته چیست؟ پرده ای كه تنها با خروج نوزاد پاره می شود، اما به صورت خطوط نامنظم گوشتی پیرامون ورودی واژن باقی می ماند. در دخترانی كه به سن بلوغ می رسند، در صورتیكه دارای پرده بسته باشند، خون قاعدگی پشت آن جمع شده و نمی تواند خارج شود در نتیجه باعث بروز درد می شود، اینگونه افراد باید به دكتر مراجعه كرده تا طی عمل جراحی و ایجاد برشی در سطح پرده، خون قاعدگی از آن خارج شود.

چرا بعضی زنان در اولین ارتباط جنسی خونریزی ندارند و برخی دارند؟

گذشته از فقدان مادرزادی پرده بكارت در بعضی زنان، در صورتیكه زن در هنگام سكس، آرام و بدون تنش بوده ، زمان كافی برای عشق ورزی داشته باشد، با طرف مقابل خود احساس راحتی كند و دهانه واژنش به اندازه كافی مرطوب باشد، آلت تناسلی مرد به نرمی وارد واژن او می شود و به این ترتیب در اولین ارتباط خونریزی نخواهد داشت. اما اگر زن مضطرب باشد یا بترسد و پاهایش را جمع كند دهانه واژن تنگ خواهد شد و هنگام دخول خونریزی و درد خواهد داشت.


بعضی مردها ادعا می كنند كه می توانند در حین سكس تشخیص بدهند زن قبلا سكس داشته یا نه، چنین نیست. تنها چیزی كه مردان می توانند حس كنند، مضطرب و نگران بودن زن است كه به همین دلیل خودشان را منقبض كرده و دهانه واژن به نظر تنگ تر می آید.

از آنجائیكه در نظر مردم پرده بكارت، پرده ای بسیار سفت و محكم است كه تنها با فشار پاره می شود، برخی مردها در هنگام س ك س فشار زیادی به دهانه واژن آورده و موجب پارگی دهانه واژن، درد و خونریزی می شوند. در صورتیكه، اگر زن هنگام س ك س آمادگی كافی داشته و به دور از احساس اضطراب باشد هیچ نیازی به فشار از جانب مرد نیست.

نكات قابل توجه در مورد پرده بكارت:

رشته های عصبی در پرده كم هستند و به همین دلیل در صورت آرامش جسمی و روانی، پارگی آن معمولا بدون درد است.

عمل دخول و پاره شدن پرده بهتر است در زمانی كه بدن آرام است و هیچ اضطراب و خستگی وجود ندارد انجام شود. بنابراین نزدیكی در اولین شب ازدواج و پس از مراسم طولانی عروسی توصیه نمی شود.

زنان بهتر است قبل از سکس، برای دانستن نوع پرده خود به پزشك متخصص زنان مراجعه كرده و توضیحات لازم را درخواست كنند. زیرا در موارد نادری كه پرده از نوع ضخیم است، احتیاج به عمل جراحی دارد.

در صورت تنگی دهانه واژن، بهتر است از كرم و ژل های بی حس كننده استفاده كرد (اگر ژل بی حسی می زنید باید از کاندوم هم استفاده شود زیرا باعث سوزش در آلت مردانه می شود). ضمن اینكه تحریك زن وخروج ترشحات از دهانه واژن موجب روان شدن دهانه واژن و سهولت ارتباط جنسی می شود.

گاهی پرده بكارت با یك یا دو بار نزدیكی كاملا پاره نمی شود وهر دفعه قسمتی از آن پاره شده و كمی خونریزی می كند. بدون پارگی پرده، مایع اسپرم ریخته شده بر روی آن می تواند موجب حاملگی شود، زیرا اسپرماتوزوئید موجود در اسپرم می تواند از سوراخ پرده حركت كرده و به طرف تخمك زن برود و حاملكی ایجاد گردد. در این موارد زن با پرده سالم حامله می شود.